مجله کودک 22 صفحه 12
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 22 صفحه 12

دلتنگی ممنوع ! تا به حال شده که آن قدر دلتان برای کسی تنگ بشود که دور از چشم دیگران برای دور بودن از او گریه کنید؟ اصلاً تا به حالا دلتان برای کسی تنگ شده؟ مثلاً برای دوستی که به هر دلیل به شهر دیگری سفر کرده و آنجا زندگی می­کند. آخر خود من وقتی کلاس سوم بودم، یک دوست داشتم به نام «امیر علی». امیر علی اولین دوست صمیمی من بود، ولی بعد از یک سال او به خاطر کار پدرش که کارمند شرکت نفت بود، همراه با خانواده­اش برای همیشه به مسجد سلیمان رفتند. راستش را بخواهید، هنوز دلم برای او تنگ می­شود. ممکن است خیلی از شما نوع شغل پدرش طوری باشد که مجبور شود بعضی وقتها چند روزی به مأموریت خارج از شهر برود و شما هم حتماً دلتان برایش تنگ می­شود. پدر حمید عزیزی که دانش­آموز کلاس سوم دبستان است، کارمند شرکت راه­آهن است. او می­گوید: «پدرم سالی چهار پنج بار به مأموریت می­رود و من و مادرم تنها می­مانیم.»

مجلات دوست کودکانمجله کودک 22صفحه 12