ایمان به خدا
قیام برای خداست که خاتم النبیین ـ صلی الله علیه و آله ـ را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قابَ قوسیْن أوأدنی رساند.(354)
15 / 2 / 23
* * *
در یکی از جنگها یکی از صاحب منصبها گفت که در آن طلایۀ جنگ، که پیشقدمهایشان بودند، پیشقراولها بودند، سی هزار نفر بودند آنها، شصت هزار نفر بودند، گفت که ما سی نفر بشویم: یکی من، بیست و نه نفر دیگر با من همراهی کنید تا برویم سراغ اینها! ما این شصت هزار را، سی نفری این شصت هزار را بزنیم تا بفهمد! هشتصد هزار نفر هم اصلِ اردوی روم بود. گفتند آخر با سی نفر نمی شود. بالاخره با او چک و چک کردند تا حاضرش کردند که شصت نفر باشند. برای هر هزار نفر یک نفر رفتند و شکستند، شبیخون زدند و شکستند برای اینکه قوه داشتند؛ یک قوه ای بود در آنها، قوۀ اعتقاد به خدا.(355)
11 / 9 / 57
* * *
من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که ماها را بیدار کند و ما را به صورت صدر اول اسلام درآورد و ملتهای ما را مثل ملت صدر اول اسلام کند که خالصْ ایمان بود و خالصْ
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 139 قدرت ایمانی بود و قدرت اسلامی بود؛ که غلبه کردند یک جمعیت چند هزار نفری بر یک امپراتوری که بیشتر از تمام جمعیت این مسلمینی که می خواستند جنگ بروند [بود]. دو مقابلِ این جمعیت پیشقدمهایشان بودند، و در عقبْ ... زایدِ بر این داشتند! این پیشقدمهایشان دو مقابلِ تمام جمعیت اسلام بود و مع ذلک اینها بر آنها غلبه کردند! و این نبود جز اینکه ایمان بود که غلبه پیدا می کرد.(356)
17 / 1 / 58
* * *
ارتش اسلام در صدر اسلام، با آنکه ارتشی ضعیف بود به حسب ساز و برگ، شاید هر چند نفر یک شمشیر داشتند، هر چند نفر یک اسب داشتند لکن چون قوّت ایمان داشتند، در ظرف کمتر از نیم قرن بر تمام قدرتهایی که در آن وقت بود غلبه کردند؛ تمام قدرتها را خاضع کردند.(357)
22 / 1 / 58
* * *
رمز پیروزی مسلمین در صدر اسلام، وحدت کلمه و قوّت ایمان بود؛ قوّت ایمان بود که یک لشکر ضعیف را بر امپراتوریهای بزرگ عالم غلبه داد، و سی نفر به قیادت خالدبن ولید بر شصت هزار نفر لشکر پیشقر اول روم غلبه کرد.(358)
31 / 1 / 58
* * *
رمز پیروزی لشکر اسلام در صدر اسلام ـ با آنکه هیچ ابزار جنگی می شد بگویی نداشتند ـ قیامِ لله بود. نهضت برای خدا، ایمان به خدا، پیروز کرد پیغمبر اکرم را. مأیوس
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 140 نشدن و استقامت کردن در راه خدا، پیروزی را نصیب پیغمبر کرد. اصحاب رسول اکرم در صدر اسلام قدرت ایمان داشتند، و با قدرت ایمان به پیش رفتند؛ به طوری که با جمعیت بسیار کم و با نداشتن ابزار جنگ، بر دو امپراتوری بزرگ آن روز دنیا ـ روم و ایران ـ غلبه کردند. نهضت کردند، و برای خدا نهضت کردند، و استقامت کردند.(359)
21 / 2 / 58
* * *
این همان عقیده و ایمان است که در صدر اسلام هم بوده است. در آن وقت مسلمانان ده تا پانزده نفرشان یک شتر داشتند؛ لشکرهای رسول الله و لشکر مسلمین هر چند نفرشان یک شمشیر داشتند؛ آن هم یک شمشیر کهنه اما با این حال بر امپراتوری ایران و روم غلبه کردند.(360)
30 / 3 / 58
* * *
آن هم که در صدر اول است و بالاتر از همه به حسب نظامش هست با سایرین در یک طبقه نشسته اند؛ با هم دوست اند، رفیق اند، صحبت می کنند و تفاهم دارند با هم. و لهذا یک لشکر و یک ارتش، آن وقتی که اسمش را هم نمی شد ارتش بگذارید ـ یک عده عرب بودند که اینها چندتاشان یک شمشیر داشتند، چندتاشان یک اسب داشتند ـ اینها غلبه کردند بر این دو امپراتوری بزرگ که امپراتوری روم بود و ایران ـ که بزرگترین امپراتوریهای آن وقت اینها بودند. این یک مشتی عرب از باب اینکه قوی بودند؛ ایمان داشتند و از ملت بودند و این طور نبود که بخواهند برای استفاده یک کاری بکنند، اینها می خواستند خدمت بکنند، اینها در مقابل آنها ایستادند. و از آن طرف با اینکه عدد زیاد بود و تجهیزات زیاد بود، ـ و عرض بکنم که ـ اسبها کذا و زین اسبها طلا و اینها، لکن روحیه نداشتند، اینها را در یکی از جنگها می بستندشان ! در «ذوالسلاسل» می بستند اینها را که مبادا فرار کنند! با زنجیر می آوردند که جنگ بکنند. عرب ها شمشیر را کشیده
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 141 بودند و ریختند همۀ اینها را از بین بردند. یک عدد کمی با تجهیزات ناقص؛ یعنی ناقص که اصلاً «تجهیزات» اسم آن را نمی شد بگذاری، یک چند تا شمشیر و چند تا اسب و یک چندتا شتر. و اینها برای اینکه روحیۀ اینها روحیۀ مادی بود و ضعیف؛ روحیۀ آنها روحیۀ معنوی بود و قوی.(361)
1 / 5 / 58
* * *
در صدر اسلام یک جمعیتهای کم و بی سازمان بر یک قدرتهای بسیار بزرگ با همۀ سازمانها که داشتند، قدرت ایمان این جمعیت کم را بر آن جمعیتهای بزرگ با همۀ سازوبرگی که داشتند غلبه داد.(362)
21 / 6 / 58
* * *
پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ با دست خالی، با یک عدّۀ معدود، بی ساز و برگ، هیچ چیز نداشتند ـ منزل هم نداشتند، یک عده ای بودند که توی مسجد ـ آنهائی که ـ «اصحاب صُفَّه» یک دسته ای بودند که از باب اینکه هیچ منزل نداشتند، هیچ چیز نداشتند، آمده بودند همه با هم توی مسجد، یک گوشه ای از مسجد را منزل قرار داده بودند. و «اصحاب صُفّه» به ایشان می گفتند. در جنگها وقتی که اینها می رفتند، هر چند نفرشان یک دانه شمشیر. آن هم چه شمشیری! یک شمشیری که مناسب آن وقت بود، با لیف خرما آن را آویزان کرده بودند به خودشان. هر چند نفرشان هم یک اسب و یک شتر داشتند ـ لکن حق بودند، و حق پیروز است. همین عدّۀ معدودِ کم بر امپراتوری روم و ایران، که آن وقت تمام عالم تقریباً معموره، تحت نفوذ این دو امپراتوری بود، غلبه کردند، شکست شان دادند. عدّه معدود، کم، لکن حق بودند و ایمان داشتند، با ایمان پیش بردند.(363)
10 / 7 / 58
* * *
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 142 مشکلاتی بود که پیغمبر اکرم در صدر اسلام داشت و مسلمین داشتند، لکن چون قدرت ایمان داشتند توانستند که اسلام را قبل از گذشت نیم قرن، در تقریباً تمام کره که آن وقت معموره بود مستقر کنند.(364)
22 / 7 / 58
* * *
این قدرت ایمان بود که یک مشت مردم را که هیچ نداشتند غلبه داد. این همان قدرتی بود که در صدر اسلام با یک ابزار کم و یک عدد کم غلبه کردند بر روم با آن بساط و بر امپراتوری ایران با آن همه ابزار. آنها تهی بودند از ایمان؛ و اینها دست پر بودند در ایمان، غلبه کردند.(365)
10 / 8 / 58
* * *
صلوات و سلام خداوند بر رسول خدا پیامبر عظیم الشأن که یک تنه قیام فرمود در مقابل بت پرستان و مستکبرین، و پرچم توحید را به نفع مستضعفین به اهتزاز درآورد، و از قِلت عُدّه و عدد نهراسید، و با عِدۀ قلیل بدون ساز و برگ جنگی کافی و با نیروی ایمان و قوتِ تصمیم بر سرکشان و ستمکاران تاخت، و ندای توحید را در کمتر از نیم قرن بر بزرگترین معمورۀ جهان به گوش جهانیان رساند.(366)
30 / 8 / 58
* * *
پیغمبر اکرم تجهیزاتی نداشتند. اینها عددشان کم، تجهیزاتشان کم و آن طرف دارای ثروتهای زیاد، تجهیزات زیاد. مع ذلک چون خدا می خواست، چون اتکالشان به خدا بود، از این جهت غلبه کردند. افراد کم بر افراد زیاد غلبه کردند. و افرادی که هیچ تجهیزات صحیحی نداشتند، بر افرادی که قشرهای مختلفی که از اطراف جزیرة العرب جمع شده بودند که نگذارند اسلام محقق بشود، افراد کم و تجهیزات کم، بر افراد زیاد و تجهیزات زیاد غلبه کردند. برای اینکه،
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 143 اتکالشان به خدا بود. یک نفر از اینهایی که با ارادۀ تابع اراده خدا می رفت، عده ای از آنها را از بین می برد.(367)
30 / 9 / 58
* * *
سرّ پیشرفتی که در صدر اسلام است این است که، سربازان اسلام با تعداد کمی که داشتند در مقابل تعداد زیادی از سربازان دشمن، که یکی ایران و یکی روم بود و بسیار هم مجهز بودند، ایستادند و پیروز شدند، زیرا سلاح معنوی داشتند. یعنی اعتقادشان بر این بود که اگر ما برویم و کشته شویم، باز هم سعادتمند هستیم، و اگر بکشیم هم ما سعادتمندیم. آن وقت دشمن فقط برای دنیا بود که آن هم با فشاری که بر آنها می آوردند می جنگیدند. ببینید در جنگ ذات سلاسل، دشمن، سربازان خود را به زنجیر بسته بود که فرار نکنند. آیا با این اعتقاد می شود جنگید؟ سرّ اینکه لشکراسلام پیروز شد و آنها شکست خوردند همین بود، که آنها روحیه شان را به واسطۀ اینکه ایمان به خدا نداشتند، بکلی از دست داده بودند. آخر آنها برای چه کسی کار بکنند و برای چه منظوری خود را بکشند؟ آیا خودشان را بکشند که یک نفر، فرض کنید شاه و یا پسر شاه، آنهمه بساط داشته باشد؟ برای چه این سربازها آنطور فداکاری کنند؟ اما اینجا اینطور نیست، اینجا فداکاری برای اسلام است. فداکاری برای خداست. خدا هم بر ما حق دارد. هر چه ما داریم از خداست و هر چه داریم باید در راه او بدهیم. بنابراین، سرّ پیروزی صدر اسلام همین دو کلمه بود: ایمان به خدا و ایمان نداشتن به خدا.(368)
26 / 2 / 59
* * *
همان طوری که سربازهای صدر اسلام بودند و با عدد کمی، فتحهای بزرگی کردند. سرّ اینکه این عدد کم به امپراتوری ایران غلبه کرد، این بود که آنها ایمان داشتند.(369)
15 / 3 / 59
* * *
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 144 یک قدری تاریخ اسلام و قضایایی که در صدر اسلام واقع شده شما ببینید در یک جنگی که واقع شده است، وقتی که یک قلعه ای را بسته بودند و کفار در آن نشسته بودند و خوب، آن وقت هم که وسایلی نبود که بروند بالا و بمباران کنند، باید این قلعه فتح بشود، خوب، دیوارهای بلند و کذا. یکی از سردارهای اسلام گفت که نیزه ها را زیر سپر بگذارید من می نشینم روی سپر، من را بالا کنید تا بروم به دیوار برسم، می روم آنجا با آنها در داخل جنگ می کنم، در را باز می کنم. یک نفر برای یک جمعیتی که یک قلعه را داشتند همین کار را کردند. این نیزه ها را زیر سپر گذاشتند او نشست روی سپر با این نیزه ها بلند کردند تا به برج رسید، به دیوار رسید. آن شخص رفت در آنجا و جنگ کرد و در را باز کرد. این اسلام است که این کار را می کند، این ایمان است که این کار را می کند.(370)
21 / 4 / 59
* * *
در صدر اسلام جناح مؤمنین با ساز و برگ اندک و ایمان و تعهد بسیار بر جناحهای کفر مجهز به همه نوع ساز و برگ فراوان روز و قدرتهای شیطانی پیروز گردیدند.(371)
18 / 4 / 60
* * *
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 145