در اشاره به بعضی امانات حق است
و باید دانست که حق تبارک و تعالی تمام قوا و اعضای ظاهریه و باطنیه را به ما مرحمت فرموده و بسط نعمت و رحمت در مملکت ظاهر و باطن ما فرموده و در تحت قدرت ما تمام آنها را مسخر فرموده، و این ها را به ما به رسم امانت مرحمت فرموده، در صورتی که تمام آنها پاک و پاکیزه و طاهر از قذارات صوریه و معنویه بودند، و آنچه از عالم غیب برای ما نازل فرموده تمام آنها مطهّر از آلایش بوده اند، پس اگر ما در وقت ملاقات آن ذات مقدس آن امانات را بدون آلایش به عالم طبیعت و قذارات
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 479 ملک و دنیا به او ردّ کردیم، امین در امانت بودیم، و الا خیانتکار بودیم، از اسلام حقیقی خارج و از ملّت رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، بیرون هستیم. و در حدیث مشهور است که: قلب المؤمن عرش الرّحمن. و در حدیث قدسی معروف است: لا یسعنی أرضی و لا سمائی، و لکن یسعنی قلب عبدی المؤمن. دل مؤمن عرش و سریر سلطنت حق و منزلگاه آن ذات مقدس، و صاحب دل ذات مقدس است. توجه به غیر حق تعالی خیانت به حق است، و حبّ به غیر ذات مقدس و خاصان او، که حبّ اوست، خیانت است در مشرب عرفان. و ولایت اهل بیت عصمت، و طهارت و دوستی خاندان رسالت، علیهم السلام، و عرفان مقام مقدس آنها، امانت حق است، چنانچه در احادیث شریفه کثیره «امانت» را در آیه تفسیر فرموده اند به ولایت امیر المؤمنین ، علیه السلام. و چنانچه غصب ولایت و سلطنت آن حضرت خیانت به امانت است، ترک تبعیت آن بزرگوار از مراتب خیانت است. و در احادیث شریفه وارد است که شیعه کسی است که تبعیت کامل کند، و الا مجرد دعوی تشیع بدون تبعیت تشیع نخواهد بود. بسیاری از خیالات از قبیل اشتهای کاذب است! به مجرد آنکه در قلب خود دوستی از حضرت امیر، علیه السلام، و اولاد طاهرینش دیدیم، مغرور به این دوستی می شویم و گمان می کنیم با ترک تبعیت این دوستی محفوظ می ماند. چه اطمینان است که اگر انسان مراقبت نکرد و آثار دوستی را ترک کرد، این دوستی باقی بماند؟ ممکن است در آن فشارهای سکرات که از برای غیر مؤمنین و مخلصین می باشد انسان از دهشت و وحشت، علی بن ابی طالب، علیه السلام، را فراموش کند. در حدیث است که یک طایفه از اهل معصیت در جهنم معذب اند، و اسم رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، را فراموش کنند، تا بعد از آنکه مدت عذاب سرآید و از قذرات گناه تطهیر و تخلیص شوند، اسم مبارک آن حضرت به یادشان آید به آنها القا شود، پس فریاد آنها به وا محمّدا! صلّی الله علیه و آله، بلند شود و مورد رحمت شوند. ما گمان می کنیم واقعه موت و سکرات آن شبیه به اوضاع این عالم است.
عزیزم، تو با یک مرض جزئی تمام علوماتت را فراموش می کنی، پس چه می شود با آن سختیها و فشارها و مصیبتها و وحشتها؟ اگر انسان دوستی کرد و به لوازم دوستی رفتار کرد و متذکر محبوب بود و از او تبعیت کرد، البته آن دوستی با ولیّ مطلق و محبوب مطلق حقّ مورد نظر حق و محبوب حق است، ولی اگر ادعا کرد و عمل
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 480 نکرد، بلکه مخالفت کرد، ممکن است قبل از رفتن از این عالم و در این تغییرات و تبدیلات و جلوه های گوناگون این دنیا انسان از دوستی آن سرور منصرف شود، بلکه نعوذ بالله دشمن شود با آن حضرت. چنانچه دیدیم اشخاصی را که مدعی دوستی بودند، پس از معاشرات بیجا و اعمال ناهنجار دشمن شدند و عداوت ورزیدند با خدا و رسول، صلّی الله علیه و آله، و اهل بیتش، علیهم السلام. و اگر فرضا از این عالم هم با محبت منتقل شد، گرچه به حسب روایات شریفه و آیات مبارکه در قیامت از اهل نجات است و منتهی به سعادت شود، ولی در برزخ و أهوال موت و قیامت انسان باز مبتلاست، چنانچه در حدیث است که «ما در قیامت از شما شفاعت می کنیم، ولی برای برزخ خود فکری کنید.» پناه می برم به خدا از عذاب و فشار قبر و زحمت و عذاب برزخ که در این عالم هیچ چیز به آن شباهت ندارد. آن دری را که از جهنم به قبر باز می شود اگر به این عالم باز شود، تمام موجودات آن هلاک می شود. نعوذ بالله منه.
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 481