فصل در بیان عدد نوافل
مقصود رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، از پنجاه رکعت نماز، که می فرماید مطابق سنت من است، نمازهای واجبی و نوافل آنهاست، به استثنای دو رکعت بعد از عشاء که در حال نشسته خوانده می شود و یک رکعت محسوب می شود، که با آن نمازهای فریضه و نافله پنجاه و یک رکعت می شود. و شاید ترک ذکر رسول خدا، صلّی الله علیه و آله، این رکعت را، برای این باشد که این پنجاه رکعت سنت مؤکده بوده. چنانچه دلالت کند بر این معنی روایت ابن أبی عمیر، قال: سألت أبا عبد الله، علیه السّلام، عن أفضل ما جرت به السّنّة من الصّلاة. قال: تمام الخمسین.
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 486 و از بعض روایات استفاده شود که سیره رسول خدا، صلّی الله علیه و آله، بر همین پنجاه رکعت جاری بوده، گرچه از بعضی دیگر استفاده شود که حضرت «عتمه» را به جا می آوردند. و شاید عدم ذکر آن و جریان سنت بر پنجاه رکعت برای آن باشد که عتمه عوض نماز «وتر» است و خود استقلال ندارد، چنانچه روایت فضیل بن یسار دلالت بر آن دارد، و در روایت شریفه آن را «وتر» تسمیه کردند. و در بعضی روایات است که کسی که آن را به جا آورد و مرد، مرده است در صورتی که وتر را به جا آورده است. پس، در حقیقت این دو رکعت نماز وتر است که برای خوف حادثه موت پیش از وقت خود باید به جا آورد، ولی وقتی وقت وتر رسید، این کفایت از آن نکند. و در بعضی روایات است که این دو رکعت جزء نمازهای پنجاهگانه نبود، آن را زیاد نمودند برای تکمیل عدد، و دو مقابل شدن نافله از فریضه. و این احادیث با هم اختلاف مدلول ندارند، بلکه ممکن است افضل چیزی که سنت بر آن جاری است پنجاه رکعت باشد، و این دو رکعت سنت غیر مؤکّده باشد و برای احتیاط حادثه موت و تتمیم عدد جعل شده باشد.
در هر صورت، از برای نوافل یومیه فضیلت بسیار است. بلکه در بعض روایات ترک آن را معصیت شمرده، و در بعض دیگر در این مقام فرموده: خداوند عذاب می کند بر ترک سنت. و در بعضی روایات تعبیر به وجوب فرموده. و این از برای تأکید در اتیان آنهاست و زجر از ترک آنها. و سزاوار این است که انسان حتی الامکان آنها را ترک نکند، زیرا که به حسب روایات شریفه نکته جعل آنها برای اتمام فرایض و قبولی آنهاست. و در بعضی روایات می فرماید: «شیعیان ما [اهل ] پنجاه و یک رکعت نماز هستند.» و از آن حدیث ظاهر می شود که اصحاب اتیان آن هستند نه عقیده به آن، مقابل اهل سنت. چنانچه از حدیث «علائم مؤمن » نیز همین ظاهر شود.
کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 487