سرگرمی
طرح جدول : مسعود اختری
افقی
1 - مأمور قطع و وصل کردن ریل راه آهن - اهدای آن اهدای زندگی است
2 - کوره شیرینی پزی - سیم اتصال زمین - کجاست
3 - بیست و چهارمین حرف انگلیسی - ویتامین انعقاد خون - شهری مذهبی
4 - رشته کوه اروپایی (وارونه) - از وسایل کار نقاش
5 - یکی از رشته های تحصیلی
6 - علامت مفعول بی واسطه - « شما » ی فرنگی - واحد پول ژاپن - صحبت دوستانه
7 - بسیار - تمیز - با اطوار همراه است
8 - قمر - بهشت زیر پای آنهاست
9 - ستون بدن - شل - با آن منچ بازی می کنند
10 - ذرّۀ کوچک مادّه - یکی از ماه های شمسی
11 - حوضچۀ حمام - آدم - نُنُر
عمودی
1 - مسافرت - عجم نیست - اندازه کردن لباس
2 - سمت - یکی از اجزای خون
3 - میوۀ تابستانی - حرف انتخاب - سه کیلو
4 - به هدف نرسیدن - میوۀ تلفنی
5 - شانه - وسیله بازی - دل
6 - گوشت آذری - صاف نیست - مادر عرب - نخ ارتجاعی
7 - نقاشی طنز
8 - کپی می کند - مدال بی سر
9 - خلق و عادت - خط کش مهندسی - رود مرزی
10 - بی پرده - فقیر - مادر ورزشها
11 - گلو - زایدۀ انت های روده کوچک
پاسخ جدول 66
حکایت
می دانید یا نمی دانید
روزی بهلول در میدانی جمعیتی را جمع کرد که موعظه کند ، از آن ها پرسید : مردم هیچ می دانید که من چه می خواهم بگویم ؟
تمامی جمعیت یک صدا گفتند : خیر !
بهلول گفت : برای شما مردمی که این قدر نادانید من چه بگویم ؟
از سکّو پایین آمده و به دنبال کار خود رفت .
روز دوم باز هم مردم را جمع کرده و به بالای سکّو رفت و پرسید : مردم هیچ می دانید که من می خواهم چه بگویم ؟
مردم همه یک صدا گفتند : بلی می دانیم !بهلول گفت : پس در این صورت نیازی به گفتن من نیست . و باز هم از سکّو به زیر آمده و به دنبال کار خود رفت . روز سوم باز هم مردم را جمع کرد و فریاد زد : ای مردم هیچ می دانید که امروز من چه می خواهم بگویم ؟ جمعیت در گوش هم گفتند اگر بگوییم نمی دانیم حرف نخواهد زد و اگر بگوییم می دانیم باز هم حرف نخواهد زد پس چه بهتر که گروهی بگوییم می دانیم و گروهی بگویین نمی دانیم؛ همین را گفتند .
بهلول گفت : بسیار خوب ، آن هایی که می دانند به آن هایی که نمی دانند بگویند .
دوباره از سکّو پایین آمد و به دنبال کار خود رفت .
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 67صفحه 33