مجله نوجوان 121 صفحه 6

فروردین پارسا ماجراهای آقای فلسفه...III این شماره آناکسی ﻣﻨﺲ ملطی و لاستیک ماشین داستان آناکسیمندر و مخالفتهای او با استادش تالس، در شمارة قبل از نظر شما گذشت. همانجا گفتیم که طایفة آناکسیها در شروع تاریخ فلسفه نقشی اساسی داشتهاند و از شما چه پنهان، آقای فلسفة قصة ما هم چندان دل خوشی از این آناکسیها و اساسا فلسفة حوزة ملطیه ندارد. سومین فیلسوف تاریخ فلسفه، یک آناکسی دیگر است: آناکسیمنس یا آناکسی ﻣﻨﺲ. این فیلسوف هم هویتش چندان مشهور نیست و اساسا فلسفهاش نه مثل تالس آبکی است و نه مثل آناکسیمندر، مجهول و آپایرونی. داستان تقریر آقای فلسفه از آرای او هم داستانی شنیدنی است. پیشتر گفته بودیم که فولکس آقای فلسفه یک ماشین بسیار ستودنی است. ماشینی با همة مشخصههای خوب که یک تاریخ فلسفه را در خود جای داده است. آقای فلسفه طبق معمول، یک روز که برای رفتن به کلاس درس سوار ماشین می­شود، بعد از کمی حرکت متوجه میشود که لاستیک عقب ماشین پنچر شده است و چون لاستیک زاپاس ندارد، با کلی غرولند، چرخ را باز میکند تا به پنجرگیری (همان آپاراتی) ببرد. هل دادن لاستیک ماشین در خیابان از سوی یک آدم متشخص مثل آقای فلسفه، از آن عذابهایی است که الهی خدا گاهی نصیب دیگران کند. خلاصه آقای فلسفه میرسد به تعمیرگاه و لاستیک، به دست کارگر کارگاه سپرده میشود. کارگر هم بعد از درآوردن تیوپ آقای فلسفه (منظور تیوپ لاستیک ماشین آقای فلسفه... چه تقاطع اضافاتی!) شروع میکند به باد زدن لاستیک که آقای فلسفه روح فلسفیاش گل میکند و میپرسد: این چیست؟