مریم شکرانی
برای آینده خود چه اهدافی دارید؟!
(از لابهلای انشاهای شاگردان مدرسه کشته و مردگان علم!)
Email:mrym-shokrani@yahoo.com
مقدمه انشاء: قوری ز قلم، قلم ز قوری
عشق من تویی گوگوری مگوری
بنده برای آینده خویش اهداف بسیار بزرگ و مهمی دارم زیرا در همین
آینده است که ما را عینهو یک دسته گل به اجتماع تحویل میدهند و
خودمان خرخوانی کنیم و خرخوانی کنیم تا جانمان خدای نکرده، زبانم
لال در بیاید و 25 ساعت در شبانه روز مطالعه بفرماییم و کلاس کنکور
برویم و تستهای خفن بزنیم و سرعت تستزنی خودمان را تا یک
میلیونم ثانیه بالا ببریم و در این راستا خودمان را در اتاقمان زندانی
اکید! کنیم و وحشیانه شکنجه بتماییم طوری که دو تا چشمانمان
از حدقه بیرون بپرد و از آب و غذا هم بیفتیم و بالاخره کنکور
قبول شویم آن هم رشتة دکتری و از صبح تا شب و از شب
تخصصمان را بگیریم. بعد هم خودمان را له و لورده میکنیم
تا دندةمان خرد و خاکشیر! شود و فوق تخصص پی اج دی
و پروفسوری و بقیة این چیزها را بگیریم. بعدش میرویم یک مطب
بالای شهر میخریم و نمای بیرونش را هم سنگ گرانیت میکنیم و یک
آکواریوم گنده هم تویش میگذاریم و میز و صندلیهایش را هم سبز خردلی انتخاب میکنیم و یک آگهی هم توی
روزنامه میدهیم و منشی نیز استخدام مینماییم و شروع میکنیم به عرق ریختن و جان کندن در راه جمعآوری علم و
تجربه و کشف روش درمان درد و مرضهای وحشتناک و خطرناک و 24 ساعته خارج میرویم و میآییم و در کنفرانسهای
مختلف شرکت میکنیم تا حسابی مشهور مشهور بشویم و همة دنیا دسته دسته به ما هجوم بیاورند و ما هم برای
همةشان یکی یکی آمپول دردناک بنویسیم و آنها هم مجبور بشوند آن را بزنند و دل ما کلی خنک بشود! تا اینجا خود به
خود کلی پول جمع میشود که ما ابتدا یک مقدارش را در بانک میگذاریم تا وام بگیریم و با آن کافیشاپ بزنیم و
قسطش را رد کنیم و با یک مقدار دیگرش هم یک تاکسی میخریم و شبها تا صبح مسافرکشی میکنیم. چند تا شاگرد
خصوصی هم میگیریم که در راه رفت و برگشت به مطب بهشان درس بدهیم و پول بگیریم. کلی هم صرفهجویی
میکنیم و از آن به بعد صبحانه و ناهار و شام نمیخوریم و از یک سری وسایلمان هم از الان خوب مراقبت میکنیم تا
در آینده هزینة اضافی بهمان تحمیل نکنند مثلاً از مسواکمان و نیز شبانهروز دعا میکنیم که والدین همسر آیندةمان
به دیار باقی بشتابند تا ارث و میراثی چیزی برای ما به یادگار بنهند و خلاصه کلی پول جمع بشود و با آن پول یک
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 121صفحه 28