استفاده از این مدت زمان و فرمولی
که روی کاغذ نوشتهام محاسبه کرد.
دانشجو بلافاصله افزود: "ولی من این
روش را پیشنهاد نمیکنم، چون ممکن
است فشارسنج خراب شود!"
"روش دیگر این است که اگر خورشید
میتابد، طول فشارسنج را اندازه بگیریم،
سپس طول سایۀ فشارسنج را اندازه
بگیریم، و آنگاه طول سایۀ ساختمان را
اندازه بگیریم. با استفاده از نتایج و یک
نسبت هندسی ساده میتوان ارتفاع
ساختمان را اندازه گیری کرد. رابطۀ
این روش را نیز روی کاغذ نوشتهام."
"ولی اگر بخواهیم با روشی علمیتر
ارتفاع ساختمان را اندازه بگیریم،
میتوانیم یک ریسمان کوتاه را به
انتهای فشارسنج ببندیم و آن را مانند
آونگ ابتدا در سطح زمین و سپس
در پشت بام آسمان خراش به نوسان
درآوریم. سپس ارتفاع ساختمان را با
استفاده از تفاضل نیروی گرانش دو
سطح بهدست آوریم. من رابطههای
مربوط به این روش را نیز که بسیار
طولانی و پیچیده است در این کاغذ
نوشتهام."
"آها! یک روش دیگر که چندان
هم بد نیست: اگر آسمان خراش پلۀ
اضطراری داشته باشد، میتوانیم با
استفاده از فشارسنج سطح بیرونی آن
را علامت گذاری کرده و بالا برویم
و سپس با استفاده از تعداد نشانها
و طول فشارسنج ارتفاع ساختمان را
بهدست بیاوریم."
"ولی اگر شما خیلی سرسختانه دوست داشته باشید که از خواص مخصوص فشارسنج برای اندازه گیری ارتفاع استفاده کنید، میتوانید فشار هوا در بالای ساختمان را اندازه گیری کنید، و سپس فشار هوا در سطح زمین را اندازه گیری کنید، سپس با استفاده از تفاضل فشارهای حاصل ارتفاع ساختمان را بهدست بیاورید."
"ولی بدون شک بهترین راه
این است که در خانۀ سرایدار
آسمان خراش را بزنیم و به
او بگوییم که اگر دوست
دارد صاحب این فشارسنج
خوشگل بشود، میتواند
ارتفاع آسمان خراش را
به ما بگوید تا فشارسنج
را به او بدهیم!»
این دانشجو
کسی نیست
جز نیلز بور،
فیزیکدان
دانمارکی
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 164صفحه 17