مجله نوجوان 182 صفحه 5

که با همگان نوشته است سلام بر تو ای میثاق خداوند که با همگان برقرار ساخته است سلام بر تو ای وعدۀ خداوند که آن را ضمانت کرده است * خدا تو را به ما قول داده خدا دلهایمان را به آمدن تو خوش کرده خدا گریه‏هامان را با وعدۀ تو آرام ساخته خدا ناامیدیها و دلمردگیهایمان را با امید تو زدوده است سلام بر تو ای باران فراگیر سلام بر تو ای ابر سایه گستر سلام بر تو ای آبشار خروشان سلام بر تو ای رحمت گسترده سلام بر تو ای آسمان بلند آشنایی * سلام بر تو ای سخنی که دروغ نیست ای خبری که قطعی است ای اتفاقی که در رخ‏دادنش کسی شک نمی‏کند ای وعده‏ای که در تحقق یافتنش کسی تردید ندارد * سلام بر تو چون ایستاده‏ای، هر جا و هر لحظه سلام بر تو «سلام» چون می‏نشینی، بر هر خاک و هر گونه سلام بر تو چون آیه‏های خداوند بر لبان نازنین تو می‏نشیند سلام بر تو آنگاه که سخن پروردگار را به نغمۀ دلنشین خود زمزمه می‏کنی سلام بر تو هنگامی که حقایق هستی را آشکار می‏سازی * «سلام» آنگاه که به نماز می‏ایستی «سلام» آنگاه که قدم می‏زنی «سلام» هنگامی که به رکوع می‏روی «سلام» هنگامی که سجده می‏کنی * «سلام» آنگاه که بزرگی خداوند را فریاد می‏کنی «سلام» آنگاه که یگانگی پروردگار را بانگ می‏زنی «سلام» آنگاه که زبان به ستایش خداوند می‏گشایی «سلام» آنگاه که گلواژۀ استغفار را بر زبان می‏آوری * سلام بر تو چون صبحگاهان خورشید را روانۀ آسمان می‏کنی سلام بر تو چون شامگاهان پردۀ شب بر آسمان می‏کشی *** سلام بر تو سلام دلی که جز به پنجرۀ نگاه مهرآمیزت دخیل نبسته است سلام چشمی که جز آمدنت را امید ندارد سلام جانی که جز با زلال وصل تو از تشنگی نخواهد رست سلام دلخسته‏ای امیدوار سلام درمانده‏ای منتظر سلام «سلام کننده‏ای» که خداحافظی نمی‏کند با تو که همیشه هستی و هیچگاه «غایب» نبوده‏ای ای صاحب سلام!