از بین بروند و خودشان را نابود کنند
و دراین میان سود فراوانی نصیب عمو
ایان شد. برای ایان آیندۀ سنجابها به
هیچ عنوان مهم نبود. چیزی که برای
او اهمیت داشت آیندۀ خودش بود.
دیگران برای او پلّۀ ترقی بودند و او
با پا گذاشتن بر روی آنها بالا میرفت.
در این میان برایش فرقی بین دیوید
ترانه ساز، سنجابهای آوازهخوان و
چینیهای پول خرج کن وجود نداشت.
او با فریب سنجابها آنها را از
دلسوزیهای دیوید محروم کرد و آن
دلسوزیها را به شکل سختگیری جلوه
داد. این مسئله باعث ایجاد فاصله بین
آنها شد و او توانست سود سرشاری به جیب بزند.
دیوید نیز ندانسته و با مقاومت در
برابر حس خانواده دوستی خود، به این
مسائل دامن زد.
در اینمیان سنجابها توانستند حقیقت
را کشف کنند و راه درست را انتخاب
کنند.
کارگردان این فیلم در مورد ترکیب
انیمیشن و فیلم تدبیر جالبی اندیشیده
بود. با اینکه سنجابها جنب و جوش
زیادی داشتند ولی ارتباط آنها با محیط اطراف بسیار کم بود و بیشتر شاهد نتیجۀ جنب و جوش آنها بودیم تا خود جنب و جوش. در یک انیمیشن ترکیبی قدیمی مانند«چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟» شاهدصحنههایی بودیم که راجررابیت در لباس کارآگاه فیلم پنهان شده بود خلق این تصاویر بسیار دشوار بود و با توجه به تکنولوژی آن، زمان بسیاری را گرفت ولی دراین فیلمکمتر شاهد چنین صحنههایی هستیم.
در کل باید گفت که این فیلم در
عرصۀ سینما جای چندانی ندارد و
بیشتر به درد پخش در شبکۀ ویدیویی
و تلویزیون میخورد.
این فیلم در کریسمس 2007 فروش
خوبی داشت که این فروش خوب
را بیشتر مدیون سریال تلویزیونی
خود بود تا یک فیلم سینمایی خوش
ساخت.
در مورد دوبلۀ این فیلم نیز باید از
استودیو نقش جهان تشکر کرد زیرا
دوبلۀ قابل قبول، تیپ سازیهای زیبا،
صداگذاری مناسب و سینک دقیق
جملات به همراه ترجمۀ جذاب باعث
شده است که جذابیت فیلم با وجود
جرح و تعدیلهای زیاد باز هم حفظ
شود و بیننده را پای خود نگه دارد. در
کل باید بگوییم که «داغونمون کرد!»
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 182صفحه 25