مجله نوجوان 182 صفحه 15
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 182 صفحه 15

هنوزهیچ است همچنان کهدر روایات آمده: اگر علوم به منزلۀ بیست و هشت حرف باشند تا زمان ظهور امام عصر علیه‏السلام بشر تنها به دو حرف آن دست خواهد یافت. حالا که عقل ما برای دریافتن حقیقت اینقدر کوتاه است، بال پروازمان الهامهای شاعرانه است. من فکر می‏کنم سهراب به خاطر همین گفت: «شاعران وارث آب و خرد و روشنی‏اند.» شاید او دریافته بود که رویای شاعران پرتوی از نور حقیقت را با خود به همراه دارد و وظیفه پراکندن آن نور است. شاعر است که می‏تواند روز صلح و آرامش را،زمانه‏ای را بدون جنگهای ابلهانه بر سر خودخواهی‏ها و جاه طلبی‏ها، تصویر کند، صلح آنچنان که شایسته است، آنچنان که پا برجاست: صلح کامل. صلحی کهوقتی برقرار می‏شود که بشر به شعور و شناخت برسد، اگر نه با جهل همواره جنگ از راه می‏رسد. این شناخت چنان ابعاد گسترده­ای دارد که اندیشه به تنهایی از دریافتن آن ناکام است؛ آیا صلح تنها همین است که کاری به کار یکدیگر نداشته باشیم تا جنگی درنگیرد؟ نه، بدون تعامل چگونه می‏توان رشد کرد؟ و هزار پرسش بی­پاسخ دیگرکه تنها نور بلند آن آفتاب معرفت به جهانیان پاسخش خواهد داد. اما تا پیش از چنان روزی، شعری که در ستایش صلح سروده می‏شود، باید بتواند پرتوی از آن نور را دریافت کرده و بنمایاند؛ کاری که شاعران یا انجام نمی‏دهند یا به سرانجامش نمی‏رسانند. ادامه دارد... سینا به‏منش قاب نشسته‏ای و لبخند می‏زنی اما دستی تکان نمی‏دهی ای کاش آن قاب قاب پنجره بود مهمان صندلی برایش نگذاشته بودیم اصلاً منتظرش نبودیم از خستگی دویدن در هوا همین جوری آمد و خیلی خودمانی روی زمین نشست باران

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 182صفحه 15