مجله نوجوان 182 صفحه 22
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 182 صفحه 22

عبدالجبار کاکایی مثلاً سفرنامه هند پارۀ سوم عصرِ خیس بمبئی به هتل سوبا رفتیم، در ابتدای خیابان کولابا، حاشیۀ اقیانوس هند و بی‏استراحت لازم عازم شدیم به سمت سمینار. جمعیتی گوش تا گوش، تنگ هم نشسته بودند. شام تند هندی را آهسته خوردیم و شب به گشت و گذار در ساحل اقیانوس گذشت. موج به ساحل می‏زد و برمی‏گشت دست خالی در حاشیۀ دیوار کوتاهِ ساحل توریست و گدا و بیکار و بی‏خواب ریخته بودند. پای هتل‏های سر به هوا درست روی موزائیک‏های سفت و نمدار، مهاراجه‏های بی‏تخت و تاج خوابیده بودند در رویای شب ساحلی ِمومبای. با ناصر فیض و علی هوشمند و سعید بیابانکی و محمود اکرامی و سهیل و بیدج وعبدالملکیان راه افتاده بودیم در حاشیه هتل پیاده‏رو‏های مغموم. تنها دریا بود که حرف می‏زد. سمج و سخت. در هوای ولرم و شرجی ساحل با صدای موزون نعل اسب و چرخ کالسکه‏های سلطانی کاسب‏های نیمه شب. ساعتی قدم زدیم و آمدیم تا هتل سوبا. تا خود صبح باران آمد. در باران روز دوشنبه بمبئی با جت اسپایسی پریدیم و دقیقه‏ای بعد هواپیما پنبه ابر‏ها را زد و لیز خوردیم در سطح سیال و آبی آسمان. و باز هم دهلی. شب در اینترنشنال گست هاوس یونیورسیتی بودیم و صبح عازم آگرا شدیم. مقبره ممتاز محل. حال مستقری نداشتم. بی‏خوابی و تب و تهوّع. گرما و خنکای کولر گازی. و افتادم نیم بیمار. اما باز هم راهی شدم با گروه 15 نفره در مسیر نسبتاً طولانی شهر آگرا. تاج محل را داخل ماهیتابۀ داغ گرمای طاقت کش، جلز و ولز کنان زیارت کردیم. عمارت افسونگر و مرمرین و سفید در صفحۀ دلگشا و سر سبز جلگۀ رود جمنا. روی کفش‏های‏مان جوراب‏های توریستی کشیدیم و طوافی در اطراف عمارت و بازگشت به دهلی. شب دهلی به تماشای معبد آگشاردهام رفتیم. بت خانه سومنات هند امروز. انصافا بی‏راه نگفته‏اند از زیبایی بت در شعر فارسی. به قول خسرو احتشامی: «تراشِ تنش تیشه می‏زد به تقوا» متولیان معبد با احترام و ادب و به تفصیل راهنماییمان کردند. 21 هزار مجسمه در یک معبد. یک

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 182صفحه 22