حضرت تشریف بیاورند. بعد حضرت تشریف بیاورند، چه
کنند؟ حضرت بیایند که ظلم و جور را بردارند؛ همان کاری
که ما میکنیم و ما دعا میکنیم که ظلم و جور باشد! حضرت
میخواهند همین را برش دارند. ما اگر دستمان میرسید،
قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم
برداریم. تکلیف شرعی ماست، منتها ما نمیتوانیم. اینی
که هست این است که حضرت عالم را پر میکند از
عدالت؛ نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما
دیگر تکیلف ندارید.
ما تکلیف داریم که، اینی که میگوید حکومت لازم
نیست، معنایش این است که هرج و مرج باشد. اگر یک
سال حکومت در یک مملکتی نباشد، نظام در یک مملکتی
نباشد، آن طور فساد پر میکند مملکت را که آن طرفش
پیدا نیست. آنی که میگوید حکومت نباشد، معنایش این
است که هرج و مرج بشود؛ همه هم را بکشند؛ همه به
هم ظلم بکنند برای اینکه رفع کند این
را. این یک آدم عاقل، یک آدم اگر سفیه
نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست
سیاست این کار را نکرده باشد که
بازی بدهد ماها را که ما کار به
آنها نداشته باشیم، آنها بیایند
هر کاری میخواهند انجام
بدهند، این باید خیلی آدم
نفهمی باشد!
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 182صفحه 35