تبر نقرهای
آیا همیشه پای یک زن در میان است؟!
اگه برق اصلاً نبود
این نیز بگذرد...
این رشتۀ سر دراز تا کِی
تابستان، کنسولهای بازی و دیگر هیچ
زنبور فیلمی
عقدهشناسی تحصیلی
عملکرد دایی قابل دفاع است
غیر قابل چاپ
جدول
بهار
قربان ولیئی
هست و نیست
یک نقطه در میان بیشمار نقطۀ رها در
بیشمار کهکشان. این است زمین. بر این
زمین، آدم راه میرود. آدمها هر کدام تکّهای
از زمین را صاحب شدهاند. آدمها زمین را مالِ
خودشان میدانند اما درست این است که
آدمها مالِ زمین هستند. و زمین میچرخد و
سالها میگذرد و آدمها میفهمند که مالِ زمین
هستند؛ وقتی که مردند. بعضی با غرور بر زمین
گام بر میدارند و نمیدانند زمین یک نقطه در
میان بیشمار نقطۀ رها در بیشمار کهکشان
است و نمیدانند که نمیدانند. بعضی با زمین و
زمینیها نامهربانند و نمیدانند نامهربانی، آتش
است و نامهربان در آتش است و شیطان، آتش
است.
ما هستیم تا بدانیم کوچکیم و بزرگ، تنها
خداست و خدا تنها بزرگ است. کسی که
میداند کوچک است، ناچیز است، «نیست»
است، حتماً خواهد فهمید که خدایی هست که
بزرگ است، همه اوست، «هست» است.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 183صفحه 3