مجله نوجوان 199 صفحه 29
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 199 صفحه 29

صدای موسیقی در اتاقش، به جنگ سر و صدای آنها رفت. بیچاره سارا. او حتّی نتوانست از فضای بیرون استفاده کند چون گربه‏ها روی تراس او، جنگ عجیبی به راه انداخته بودند. سارا تصمیم گرفت با کتاب خواندن خودش را سرگرم کند و مشغول شد. کسی در اصلی خانه را به صدا درآورد و صاحبخانه پاسخ داد. سارا صدای آنها را می‏شنید، به خاطر همین کتاب را پرت کرد و به طرف در دوید. (حتماً شما حدس می‏زنید که چه کسی به سراغ سارا آمده. این نشانۀ ضعف نویسنده است!) سارا پله‏ها را سه تا یکی کرد و خودش را به والتر رساند و فریاد زد: چرا برای من نامه ننوشتی؟ چرا؟ - نیویورک شهر خیلی بزرگی است. من هفتۀ گذشته به آدرس قبلی تو رفتم ولی نتوانستم نشانه‏ای از تو پیدا کنم. من حتی به پلیس خبر دادم تا کمکم کند تا تو را پیدا کنم. - من برای کرایۀ خانه قبلی پول کافی نداشتم ولی آدرس جدیدم را برایت فرستاده بودم. - نامه‏های تو به دست من نرسیده است. - اگر راست می‏گویی پس چطوری من را پیدا کردی؟ - من هر روز عصر، وقتی از گشتن به دنبال تو خسته می‏شدم، خسته و ناامید به این رستوران همسایه می‏آمدم و غذا می‏خوردم. چون غذاهای خانگی این رستوران را از قدیم می‏شناسم. امروز مستخدم رستوران به من گفت که نوعی همبرگر با ادویۀ گلهای زرد، همان گلهای زرد خودمان هم در لیست غذاها اضافه شده و خوب ا‏ست آن را امتحان کنم. من هم روی کارتهای تایپ شدۀ لیست غذا به دنبال این غذا می‏گشتم. که... - که چی؟ - که یکدفعه از جا جستم و از صاحب رستوران خواستم تا آدرس تایپیستش را به من بدهد. - چرا؟ والتر با خنده کارت لیست غذا را از جیبش بیرون کشید. سارا بلافاصله کارتی را که همان روز تایپ کرده بود شناخت. والتر با انگشت به عنوان غذای مخصوص اشاره کرد و سارا نوشته را خواند، او به جای «ادویۀ مخصوص، برگر و تخم مرغ آب­پز» این جمله را تایپ کرده بود: «ادویۀ مخصوص، والتر و تخم مرغ آب­پز»

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 199صفحه 29