سید ضیاء قاسمی
انتظار
ایستاده کاجها
چشمشان به نوبهار
در کنار جادهها
انتظار، انتظار
قد کشیده کاجها
برف، برف، سال، سال
میرسد یقین کسی
بیبهانه، بیسؤال
دشت تشنه، رود خشک
وعدههای ابر دور
کاجها ولی بلند
کاجها ولی صبور
کاجهای منتظر
تا کی از تو بیخبر؟
چشم جادهها به راه
کی میآیی از سفر؟
ایستاده کاج ها
چشمشان به نوبهار
در کنار جاده ها
انتظار، انتظار
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 199صفحه 34