مجله نوجوان 220 صفحه 27
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 220 صفحه 27

و کم دغدغه شهریار زنجانی را به دست گرفته است که در آن موضوعات اجتماعی مهمی را به ظرافیت و با زبان طنز مطرح می کند. او برای تضمین کار خود از بازیگران طنز تلویزیونی مانند ارژنگ امیرفضلی، هادی کاظمی و بسیاری دیگر بهره می برند. ارژنگ امیرفضلی به همراه تازه عروس خود را برای گذراندن ایام ماه عسل، خودروی یکی از هم ولایتیها را قرض می کند و راهی تهران می شود. پسر عمة عروس که خواستگار قبلی اوست، در رقابتی شدید که با امیرفضلی دارد برای او مشکلاتی ایجاد می کند. همین مشکلات باعث می شود که او نگاهی جدید به زندگی و از آن بیشتر به تهران پیدا کند که اگر حتی ذره ای هم در دلش این امید را داشت که به این شهر درّندشت بیاید و ساکن شود، پشیمان شود. زبان طنز عباسی در این فیلم، چیز بدیعی است و آدم را به یاد کمدیهای ایتالیایی می اندازد که بیننده را قدری میان کابوس و کمدی سرگردان می کند. یعنی بیننده پس از گذشت لحظاتی از فیلم باتردید به طنز فیلم می خندد و این احتمال را می دهد که فاجعه ای در راه باشد که او را از خندیدن پشیمان کند. نشانة بارز این نظر، تصادف زودهنگام امیرفضلی در فیلم است که مسیر داستان فیلم را تغییر می دهد یا روستایی که در آن اسم همة زنها بی بی است. همین تکرار نام می تواند آن حس نگرانی در بیننده تقویت کند. با اینکه عباسی در این فیلم چهره ای مقبول از پلیس ارائه داده است ولی در عمل می بینیم که پلیس نمی تواند کار چندان مهمی صورت دهد و با اینکه پلیس این فیلم که سیاوش مفیدی نقش آن را بازی می کند، بسیار خوش قلب و دل سوز است اما به دلیل سوء تفاهمهای کوچکی که چندان به چشم نمی آید، زوج فیلم در دام دردسر بزرگ تری می افتند، عباسی برای پرهیز و دوری از تکرار، تدبیری اندیشیده است که طنز فیلم همچنان نو بماند و بیننده ر ا با خود همراه سازد. او با ورود هر کاراکتر جدید به فیلم، باری از طنز را به عهدة او می گذارد تا بیننده با همراهی کردن با آن شخصیت، فضای جدیدی از طنز را درک کند. برای مثال، حضور و ورود هادی کاظمی به فیلم، فضای فیلم را قدری دگرگون می کند و مرور خاطرات آشنایی او با همسرش خود لحظات زیبایی از طنز را به همراه دارد عباسی در سکانسی که خودش نیز بازی کرده است، فضایی زیبا خلق می کند. اینکه او تنها بیمار کانکس امداد است و به هیچ عنوان حاضر نیست آنجا را ترک کند، خود موضوع طنزآمیزی است. به طور کلی کاراکترهای این فیلم تنها هستند و فضای تصویر شده از تهران در این فیلم به این تنهای بیش از پیش دامن می زند. بیننده احساس می کند که این زوج جوان در خطر هستند و عامل اصلی این خطر را می توان تنهایی آنها دانست. غریبی آنها در فیلم به خوبی به تصویر کشیده شده است و در بیننده ایجاد همزاد پنداری می کند. از دیگر نکات مثبت فیلم، طراحی لباس آن است و طراحی گریم که هر دوی اینها دست به دست هم داده است تا به بیننده بقبولاند که کاراکترهای فیلم اهل روستا هستند وبهترین لباسهایشان را پوشیده اند که برای مسافرت مهمی همچون ماه عسل بروند. بیننده در این فیلم می تواند لایه های زیرین اجتماع تهران را ببیند که البته کلید ورود به این لایه در واقع حس مجرم بودن است زیرا امیرفضلی و فرجاد به دلیل اینکه تصور می کنند کسی را به قتل رسانده اند، وارد لایة زیر زمینی شهر می شوند که البته آشی هم که پسرعمة فرجاد برایشان می پزد، در رسیدن به این حس بی تأثیر نیست. اینکه آنان شاهد جرم دیگران نیز هستند، خود در حسشان تأثیر مضاعفی دارد، البته آنها در تمام این مدت حس سادگی درونشان را حفظ می کنند و شاید همین حس ساده دلی باشد که آنها را نجات می دهد. حکایت برات نیز خود داستان مفصلی است از مهاجرانی که به امید آبادانی ولایت و روستای خود به تهران می آیند و نه تنها آنجا را آباد نمی کنند که خودشان نیز ویران می شوند. البته کارگردان تلاش کرده است تا به بیننده نشان دهد که همچنان ساده دلی این مهاجران است که آنها را نجات خواهد داد. بازیگران این فیلم از آنجایی که همگی کار آزمودة تئاتر هستند و تجربه های تلویزیونی زیادی دارند، به خوبی و روان در نقشهایشان حرکت می کنند و سایر عوامل تکنیکی در این فیلم سر جای خود قرار گرفته است. همین مسئله باعث می شود که بیننده با فیلمی روان مواجه باشد؛ فیلمی که به دور از شعارهای کلیشه ای، یک مضمون و مفهوم قدیمی را به بیننده گوشزد می کند. درحقیقت می توان این فیلم را این گونه در نظر گرفت که ماه عسل کاراکترهای آن وقتی آغاز می شود که به منزل برمی گردند. دوست نوجوانان سال پنجم / شماره 8 پیاپی 220 / 16 خرداد 1388

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 220صفحه 27