مجله نوجوان 09 صفحه 26
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 09 صفحه 26

پزشکی بیماریهای روحی و روانی نوجوانان قسمت اول اضطراب از روزهایی که مبتلایان به بیمارهای روحی و روانی به جن زدگی و حلول روحهای بدجنس در جسمشان و یا شیطان زدگی متهممی شدند، سالها گذشته است. اکثر جوامع بشری دریافتهاند که کوچکترین تغییری در ترشحات مغزی یا عملکرد اعصاب مامی تواند به صورت بروز اختلالات روانی خودش را نشان دهد و مراجعه به روانپزشک، دیگر عیب و عار نیست. مخصوصاً با وسعت روزافزون این نوع بیماریها که یکی از اصلی ترین دلایل بروز آن صنعتی و ماشینی شدن جوامع و دور افتادن آدمها از طبیعت و فطرت واقعی آنهاست. قرن بیست و یکم به گفته بسیاری از دانشمندان، قرن ناراحتیهای روانی است. شاید ساده ترین دلیل آن، پیچیده شدن رابطههای انسان با محیط اطرافش، خودش و آدمهای دیگر است. آدمها یک بار بیشتر به دنیا نمیآیند در حالی که بیماریهای روانی مثل وسواس، اضطراب و افسردگی در صورتی که به موقع شناخته و درمان نشوند، می­توانند مر با ارزش آدمها را تلف کنند و دست آخر بیمار متوجه نشود که چقدر از زندگی­اش را در ازای یک درمان ساده باخته است. ازاین هفتهمی خواهیم شما را با علایم و ویژگیهای بیماریهای رایج روانی آشنا کنیم. خیلی ازاین علایم ممکن است در ما یا دوستان و بستگانمان دیده شوند و شناخت کلی داشتن از آنها فقط به ما در رابطه با خودمان و آدمهای اطرافمان کمکمی کند. اضطراب، یکی از بالاترین حدهای رنج روانی است که به دو صورت دیده می شود. در حالت اول، اضطراب به صورت یک تجربه صرفاً روانی است که عوارض جسمانی به دنبال آن وارد عمل می شوند در حالی که در حالت دوم، بیمار مبتلا به اضطراب، علایم جسمانی مثل عرق ریختن، خشکی دهان، تپش قلب، دردهای ناشناخته و غیره را از خود بروزمی دهد. در حالت اول که معمولاً چندین دقیقه طول می کشد و گاهی به چند ساعت هم می رسد، بیمار احساس نامطبوعی از یک جور ترس عجیب دارد. ترسی که هر چه سعیمی کند نمی تواند علت آن را پیدا کند. او وحشت زده است و احساس درماندگی می کند. در این شرایط، دستگاه عصبی ما درست مثل وقتی که هیجان زدهایم از خود واکنش نشان می دهد. مثلاً قلبمان تند تند می زند و نفسمان می گیرد. احساسمی کنیم که قفسه سینه مان تحت فشار است، عرق می ر یزیم و پاهایمان سست می شوند. در مورد نوع دوم اضطرابها که به آنها اضطراب مزمن هممی گویند معمولاً علت را باید در یک احساس نا امنی طولانی مدت جستجو کرد. در این حالت بدن ما نسبت به محرکهای خارجی، واکنش سریع نشان نمی دهد. دستهایمان سوزن سوزن می شوند و به نوعی گیج هستیم. یک آدم مضطرب، از نظراطرافیانش کسی است که قبل از اینکه کاری را شروع کند با اطمینان کامل اعلام می کند که در آن کار شکست خواهد خورد. هیچ وقت و در هیچ شرایطی احساس امنیت نمی کند و به خودش و قابلیتها و ظرفیتهایش شک دارد. اکثر آدمهای مضطرب، بی دلیل برای خودشان و بستگانشان نگران هستند. آدمهای مضطرب از احساس خستگی که هیچ وقت دست از سرشان بر نمی دارد، می نالد. انرژی کمی دارند و زندگی را شاد نمی بینند. یادمان باشد که اگر خودمان یا دوستانمان دچار اضطراب هستیم، نباید بترسیم بلکه باید با آگاه شدن از علایم آن، سراغ راه حلش برویم تا عمرمان به خاطر یک بیماری علاج نشده، تلف نشود و باز یادمان باشد که کسی که به اضطراب مبتلاست بیش از همه، خودش در رنج و عذاب است چون در حالتهای اوج اضطراب، گاهی هر ثانیه به اندازه یک ساعت طول می کشد و آدم را عذاب می دهد. دکتر دلارام

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 09صفحه 26