مرجان خوارزمی
برادر خرس
برادر خرس یکی دیگر از آثار استودیوی دیزنی است که در سال 2003 ساخته شده. این فیلم 85 دقیقه است. داستان در شمال غربی اقیانوس آرام، در دوران ماقبل تاریخ میگذرد. کنای، نوجوان سرخپوستی است که با افراد قبیلهاش در میان ماموتها و بقیۀ موجودات ده هزار سال قبل زندگی میکند. او هم مثل دو برادر بزرگش از ریش سفیدهای قبیله، یک نماد سرخپوستی گرفته، تا سمبل روح راهنمایش باشد اما برخلاف دو برادر بزرگتر که سمبل عقاب به معنای رهبری و گرگ به معنای درایت را گرفتهاند. سمبل او خرس است که نماد عشق است. وقتی ستیکا برادر بزرگتر برای نجات جان او به دست یک خرس خاکستری کشته میشود، کنای نصیحت پیر قبیله را نادیده میگیرد و برای کشتن خرس قاتل راه میافتد، اما تغییری جادویی رخ میدهد و کنای خود تبدیل به یک خرس میشود. در این میان دیناهی برادر دیگر کنای هم قصد کشتن خرس را دارد و حالا کنای باید از نگاه یک خرس به طبیعت، زندگی و مقولۀ انتقام نگاه کند.
این کارتون دیزنی هم میخواهد از طریق یک داستان «شیرشاهی» ماقبل تاریخ به فیلمی کلاسیک تبدیل شود ولی تنها در حد یک داستان بومی ماقبل تاریخ باقی میماند و این احساس را در تماشاگر به وجود میآورد که مشغول تماشای شیرشاهی در حوزۀ شمال غربی اقیانوس آرام ماقبل تاریخ است. با توجه به این که در ابتدای فیلم برادر خرس، جوانی تبدیل به خرس میشود، بچهها میدانند که قرار است خرسهایی باهوش و با خصوصیات انسانی را ببینند، به خصوص بچه خرس بامزه و شاد و شنگول و بیمادری به نام کودا که انگار در کارتونهای دیزنی حتماً باید پدر یا مادر یکی از حیوانات مرده باشد بیشتر صحنههای خندهدار فیلم را هم حیواناتی میآفرینند که به اجبار باید نقشهای خندهدار داشته باشند و نکتۀ مهم در مورد صحنههای خندهدار این فیلم این است که شوخیها و لطیفهها برای بزرگترها قابل درکاند و بچهها فقط مگر اینکه جوگیر بشوند و بخندند وگرنه قاعدتاً چیزی از شوخی نفهمیدهاند! بعلاوه بامزگیهای فیلم یک نم نمکی بیمزه است. بخصوص اگر آن را با پیداکردن نمو مقایسه کنیم. در اینجا پسرکی نه چندان جذاب تبدیل به خرس میشود ولی برای تماشاگر مهم نیست که او به شکل اولیه باز خواهد گشت یا نه.
در نهایت هم فیلم نمیتواند به درستی اهمیت حضور او را در قبیله و در میان دوستان خرسش نشان بدهد و شیوۀ برخورد فیلم با او چه به عنوان انسان و چه به عنوان خرس تفاوتی ندارد. فیلم برادر خرس از نظر جلوههای بصری هم کار جدیدی نیست. تنها چند صحنۀ چشمنواز از سرزمینهای شمالی، روحهای در حال پرواز و یک کوه یخ میبینیم، اما در بیشتر صحنههای فیلم جلوههای بصری انگار حالتی تعیینشدهتر از انیمیشنهای کامپیوتری مثل «پیداکردن نمو» دارند. یادمان باشد خلاقیت فقط حاصل تکنولوژی نیست.
برادر خرس را میتوان به ماتونها تشبیه کرد؛ یعنی فیلمی که انقراض نسل آن نزدیک است. این فیلم به طرز بدی سعی دارد به طراحی دستی به جای کامپیوتر وفادار بماند و چون کار خوبی از آب درنیامده نه به نفع طراحی دستی عمل کرده و نه به نفع فیلمهای دوست داشتنی اولیه و از این دست. همین!
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 22صفحه 31