همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س)
رفتارها و گفتارهای قرآنی حضرت امام خمینی رحمة الله با دیگران
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: مقاله

پدیدآورنده : عسکری، حسن

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1388

زبان اثر : فارسی

رفتارها و گفتارهای قرآنی حضرت امام خمینی رحمة الله با دیگران

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

رفتارها و گفتارهای قرآنی 

 

حضرت امام خمینی(رحمةالله) با دیگران

 

 

حسن عسکری

‏ ‏

‏ ‏

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 324

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 325

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

مقدمه 

‏عالمان ربانی چلچراغ‌های پرفروغ در هر عصر و زمانی هستند که در آن عصر و زمان ‏‎ ‎‏در آسمان علم و عمل می‌درخشند و با کسب نور و گرما از خورشید کلام وحی و ‏‎ ‎‏رسالت و امامت بر زمینیان تجلی می‌کنند و آنان را به سوی منابع نور و برکت دودمان ‏‎ ‎‏وحی رهنمون می‌سازند و بر بال عرفان ناب محمدی‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم) ‏‏نشانده و به ملکوت اعلی ‏‎ ‎‏عروج می‌دهند. که قرآن در وصف آن‌ها می‌فرماید: ‏

)وَجَعَلْنا بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ الْقُرَی الّتِی بارَکْنا فِیها قُریً ظاهِرَةً وَ قَدَّرْنا فِیهَا السَّیْرَ ‎ ‎سِیرُوا فِیها لَیالِیَ وَأیّاماً آمِنِینَ‏؛‏‎[1]‎‏ و میان آن‌ها و شهرهایی که برکت داده ‏‎ ‎‏بودیم آبادیهای آشکاری قرار دادیم و سفر در میان آن‌ها را به طور مناسب ‏‎ ‎‏(با فاصله نزدیک) مقرر داشتیم (و به آنان گفتیم:) شبها و روزها در این ‏‎ ‎‏آبادیها با ایمنی (کامل) سفر کنید.‏

‏امام باقر‏‏(علیه السلام)‏‏ در تفسیر این آیه شریفه می‌فرماید:‏

‏آن شهرهای مبارک ما هستیم و آبادی‌های آشکار فرستادگان راویان و فقهای ‏‎ ‎‏شیعه‌اند که علم و دانش دین را از ما می‌گیرند و به شیعیان ما می‌رسانند.‏‎[2]‎

‏در میان آن دین‌باوران کفرستیز چهره محبوب قرن فقیه‌ترین تیزبین سیاستمدار ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 326

‏خداجو فیلسوف عارف مفسر ژرف‌اندیش عالم متخلق و رهبر دوراندیش و بنیانگذار ‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی‌حضرت امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ از موقعیتی والا و ویژه برخوردار است. او که ‏‎ ‎‏در طول زندگی به‌گونه‌ای رفتار کرد که به عنوان الگوی کاملی از انسان کامل برای ‏‎ ‎‏همگان به یادگار ماند. رفتارها و گفتارهایی که ایشان داشته برگرفته از یک رفتار قرآنی ‏‎ ‎‏و بینش قرآنی بود. این هم به خاطر انس ایشان به دریای بی‌کران وحی و آیات کریمه ‏‎ ‎‏قرآن است. در این نوشته بر آنیم تا با ذکر نمونه‌هایی از رفتارها و گفتارهای حضرت ‏‎ ‎‏امام‏‏(رحمةالله)‏‏ که مطابق با آیات کریمه قرآن است ثابت کنیم که بینش ایشان برگرفته از بینش ‏‎ ‎‏قرآنی است. و رفتار ایشان هم متأثر از انس ایشان به قرآن است. ما در این‌جا از باب ‏‎ ‎‏مشت نشانه خروار است به چند نمونه از رفتارها و گفتارهای قرآنی ایشان اکتفا ‏‎ ‎‏می‌کنیم. ذکر این چند نمونه از رفتارها و گفتارهای آن امام بزرگوار نشانه‌ شکل‌گیری ‏‎ ‎‏شخصیت ایشان بر اساس پیام قرآن و سیره معصومین که مفسرین حقیقی قرآنند ‏‎ ‎‏می‌باشد. این نوشته را به دو بخش رفتارها و گفتارهای قرآنی ایشان تقسیم کرده‌ام و ‏‎ ‎‏امیدوارم خداوند روح این امام بزرگوار را از ما راضی گرداند و ما را هم به عنوان پیرو ‏‎ ‎‏راستین ایشان قرار دهد تا در این مسیر خدمتگزار اسلام و قرآن و مسلمین باشیم. ‏

‏ ‏

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‏ ‏

بخش اول: رفتارهای قرآنی حضرت امام خمینی(رحمةالله)

داشتن اخلاص در عمل و انجام کار برای خدا

‏خداوند به پیامبر عظیم‌الشأن اسلام می‌فرماید تا در کارهایش و حرکات و سکناتش نیت ‏‎ ‎‏خدایی داشته باشد و انگیزه‌اش فقط خدایی باشد و لذا از آن حضرت می‌خواهد تا با ‏‎ ‎‏زبان خودش این سخن را بیان کند:‏

)قُلْ إِنَّ صَلَوتِی وَنُسُکِی وَمَحْیایَ وَمَماتِی للهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏؛‏‎[3]‎‏ بگو نماز و ‏‎ ‎‏تمام عبادات من و زندگی و مرگ من همه برای خداوند پروردگار جهانیان ‏‎ ‎‏است.‏

‏حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ به مانند جدش رسول الله‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم) ‏‏تمام زندگی‌اش، حرکات و سکناتش ‏‎ ‎‏را از خدا می‌داند و این حالت در رفتار آن حضرت محسوس بود. یکی از شاگردان امام ‏‎ ‎‏می‌گوید: ‏

‏بنده مُصِر بودم رمز موفقیت ایشان را بیابم به یک چیز متوجه شدم که ایشان ‏‎ ‎‏در کارها و افکار و اعمال و در گفتارشان بیش از یک چیز را هدف قرار ‏‎ ‎‏نمی‌دهند و آن خدا بود.‏‎[4]‎‏ ‏

‏وقتی شاگردان ایشان به خاطر علاقه شدیدی که به ایشان داشتند و برای مرجعیت ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 327

‏ایشان تلاش می‌کردند می‌فرمود: ‏

‏من راضی نیستم کسانی که به من علاقه‌مند هستند علاقه‌شان از قلب تجاوز ‏‎ ‎‏نماید و آن را ابراز نمایند هر کسی به من علاقه دارد بگذارد در همان ‏‎ ‎‏محدوده قلب بماند. کسی برای ریاست من حتی یک وجب هم قدم برندارد.‏‎[5]‎

‏ و در مورد مرجعیت می‌فرمود: ‏

‏به خدا سوگند که من برای مرجعیت و رهبری یک قدم برنداشته‌ام ولی اگر ‏‎ ‎‏به سراغم آمد بر اساس مسئولیت آن را رد نمی‌کنم.‏‎[6]‎

‏ آری امام راحل‏‏(رحمةالله) ‏‏خویشتن را از شائبه‌های غیر الهی از قبیل ریا، عجب، کبر و ‏‎ ‎‏آنچه مانع رسیدن به حقیقت و مایه فساد عمل است پیراسته بود. اخلاص در تمام ‏‎ ‎‏وجود و سرتاسر زندگی او عجین شده بود. تمام حرکت‌های کوچک و بزرگ او با نام ‏‎ ‎‏و یاد خدا شکل می‌گرفت و جز رضای محبوب به چیزی نمی‌اندیشید. ایشان یکی از ‏‎ ‎‏مصادیق این آیه شریفه بود که:‏)وَجَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْق عَلِیّاً‏؛‏‎[7]‎‏ و سخن نیکو و آوازه ‏‎ ‎‏بلند به آن‌ها ارزانی داشتیم. زیرا گفتار او سرشار از معارف و اخلاص نسبت به حق بود ‏‎ ‎‏و در جویندگان حقیقت تأثیر بسزا داشت.‏

توکل به خدا در رفتار امام(رحمةالله)

‏توکّل آن است که به خدا اعتماد کرده و با اطمینان به حسن تدبیر و تقدیر او، امور ‏‎ ‎‏خویش را به او واگذار نماید. و توکل یکی از امور آرامش‌بخش برای انسان‌های مؤمن ‏‎ ‎‏است که قرآن هم به آن اشاره فرموده است و اگر توکل در انسان عینیت پیدا کند خدای ‏‎ ‎‏عالم او را مورد یاری خود قرار می‌دهد. قرآن می‌فرماید:‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 328

)وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ‏؛‏‎[8]‎‏ هر کس به خدا توکل کند خدا او را ‏‎ ‎‏کفایت نماید.‏

‏و حضرت امام‏‎ ‎‏(رحمةالله)‏‏در زندگی‌اش به گونه‌ای رفتار می‌کرد که به حقیقت، او یک ‏‎ ‎‏متوکل واقعی بود و رمز پیروزی او در همه عرصه‌ها همین بود. و به راستی امام‏‏(رحمةالله) ‏‎ ‎‏مصداق این آیه شریفه بود. آن‌جا که خداوند صفات بندگان خود را معرفی می‌کند ‏‎ ‎‏می‌فرماید: ‏)الّذِینَ صَبَرُوا وَعَلی رَبِّهِمْ یَتَوَکّلُونَ‏؛‏‎[9]‎‏ کسانی که صبر پیشه می‌کنند و بر ‏‎ ‎‏خدا توکل می‌کنند. و امام راحل هم در همه امور زندگی با صبر و توکل بر خدا مسائل ‏‎ ‎‏و مشکلات لاینحل را حل می‌کردند. یکی از نزدیکان امام در ارتباط با جریان 15 ‏‎ ‎‏خرداد می‌گوید: ‏

‏در آن ایام تهدیدهای زیادی از طرف دولت به امام می‌شد. گاهی می‌آمدند و ‏‎ ‎‏می‌گفتند امشب قرار است شما را بگیرند و بازداشت کنند خوب است از ‏‎ ‎‏اینجا بروید و جایتان را تغییر دهید. ولی امام ابداً نمی‌پذیرفت. شبی که قضیه ‏‎ ‎‏مدرسه فیضیه اتفاق افتاده بود و احتمال آن می‌رفت که امام را بگیرند، آن ‏‎ ‎‏شب را هم در منزل ماندند و جای خود را تغییر ندادند.‏‎[10]‎

‏ آری، عامل اصلی پیروزی امام‏‏(رحمةالله) ‏‏همین توکل بستن ایشان به خداوند است و او ‏‎ ‎‏کسی است که به این آیه شریفه هم جامه عمل پوشانده است، چنانچه قرآن می‌فرماید:‏

)وَلا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَالْمُنافِقِینَ وَدَعْ أذاهُمْ وَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ وَکَفی بِاللهِ ‎ ‎وَکِیلاً‏؛‏‎[11]‎‏ از کافران و منافقان اطاعت مکن و به آزارهای آن‌ها اعتنا منما، بر ‏‎ ‎‏خدا توکل کن و همین بس که خدا حامی‌ و مدافع (تو) است.‏

‏و این عمل امام از حکایات زندگی‌اش نشان داده شده است.‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 329

بی‌رغبتی به دنیا در رفتار امام(رحمةالله)

‏مهم‌ترین مانع کمال آدمی، وابستگی و دلبستگی به دنیاست. این حالت اگر بر روح ‏‎ ‎‏انسان حاکم گردد، تمام ارزش‌ها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و از فروغ آن‌ها می‌کاهد. ‏‎ ‎‏برای رهایی از جلوه‌های فریبنده دنیا و مظاهر مادی راهی بهتر از زهد و ساده‌زیستی و ‏‎ ‎‏بی‌رغبتی به دنیا نیست. امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ از برجسته‌ترین چهره‌های زاهد و وارسته زمان ‏‎ ‎‏بود. آن‌چنان در جاذبه معنویات قرار گرفته و به ملکوت عالم نزدیک شده و حقیقت و ‏‎ ‎‏باطن دنیا را یافته بود که ذره‌ای به تعلقات و مادیات آلوده نشده و از هر چه رنگ تعلق ‏‎ ‎‏می‌گرفت آزاد بود. قرآن می‌فرماید:‏

)یا قَوْمِ إِنّما هذِهِ الْحَیاةُ الدّنْیا مَتاعٌ وَإِنَّ الاْخِرَةَ هِیَ دارُ الْقَرارِ‏؛‏‎[12]‎‏ حضرت ‏‎ ‎‏موسی به قومش می‌گوید که: این زندگی دنیا، تنها متاع زودگذری است و ‏‎ ‎‏آخرت سرای همیشگی است.‏

‏برای همین بود که امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ چون هم دنیا‌شناس خوبی بود و هم آخرت‌شناس ‏‎ ‎‏خوبی، دل به دنیا نمی‌بست. یکی از شاگردان امام‏‏(رحمةالله)‏‏ می‌گوید: ‏

‏سطح زندگی و خوراک ایشان در سطح یک طلبه معمولی مقتصد و حتی ‏‎ ‎‏پایین‌تر بود. من اطلاع داشتم بعضی از دکترها که به امام ارادت داشتند و ‏‎ ‎‏ایشان را می‌شناختند به ما می‌گفتند: برای تقویت امام غذای مقوی تهیه کنید ‏‎ ‎‏ولی امام قبول نمی‌کرد.‏‎[13]‎

‏امام در زندگی ساده می‌پوشید، ساده می‌خورد از غذای چرب و نرم پرهیز ‏‎ ‎‏می‌کرد. در نجف غذای مورد علاقه ایشان نان و پنیر و مغز گردو بود.‏‎[14]‎

‏ امام نه تنها خود زندگی ساده‌ای داشت بلکه به علما و مدیران کشور همیشه ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 330

‏سفارش می‌کرد که خود را گرفتار تجملات و تشریفات دنیایی نکنید. و می‌فرمود:‏

‏من اکثر موفقیت‌های روحانیت و نفوذ آنان را در جوامع اسلامی، در ارزش ‏‎ ‎‏عملی و زهد آنان می‌دانم و امروز هم این ارزش نه تنها نباید به فراموشی ‏‎ ‎‏سپرده شود که باید بیش‌تر از گذشته به آن پرداخت. هیچ چیزی به زشتی ‏‎ ‎‏دنیاگرایی روحانیت نیست، و هیچ وسیله‌ای هم نمی‌تواند بدتر از دنیاگرایی، ‏‎ ‎‏روحانیت را آلوده کند.‏‎[15]‎

خداترسی در رفتار امام(رحمةالله)

‏ترس از خدا، احساس مسئولیت و تعهد به وجود می‌آورد و در انسان تولید حرکت ‏‎ ‎‏می‌کند. قرآن بندگان خوب خدا را به دو صفت «بیم و امید» می‌ستاید:‏

)وَیَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَیَخافُونَ عَذابَهُ‏؛‏‎[16]‎‏ به رحمت او امید دارند و از عذاب او ‏‎ ‎‏هراسانند.‏

‏رهبر کبیر انقلاب اسلامی‌ نمونه‌ای از این آیه و دریایی از خوف و رجاء بود. همه ‏‎ ‎‏امید و توکل او فقط به خدا بود و همه حرکات خویش را با خواسته حق‌تعالی ‏‎ ‎‏می‌سنجید. امام با ملاحظه جلال و عظمت خدا، خود را در محضر او می‌دید و احساس ‏‎ ‎‏هراس می‌کرد و در دل شب گریه می‌کرد و از ترس خدا می‌لرزید. فرزند بزرگ امام، ‏‎ ‎‏آقا مصطفی می‌گفتند: ‏

‏روزی، برای طلبه‌ای خدمت امام وساطت کردم و می‌خواستم پولی از امام ‏‎ ‎‏بگیرم و به او بدهم. چندین بار مراجعه کردم ولی امام ترتیب اثر ندادند. یک ‏‎ ‎‏بار امام در جواب من که زیاد اصرار داشتم فرمودند: مصطفی، این کمد و ‏‎ ‎‏گنجه‌ای که می‌بینی، پول در آن موجود است، این هم کلید این گنجه... هر ‏‎ ‎‏چه می‌خواهی برداری، بردار و به این طلبه بده مانعی ندارد. لکن به یک ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 331

‏شرط و آن شرط این است که جهنمش را باید خودت بروی، من دیگر ‏‎ ‎‏حاضر نیستم به این طلبه سهم امام را بی‌خود و بی‌جهت بدهم.‏‎[17]‎

‏ تقوا و خداترسی آن‌قدر در وجود امام آشکار بود که همه می‌دانستند که امام چنین ‏‎ ‎‏حالتی دارند و لذا در حضور امام کسی جرأت گناه کردن و حتی انجام یک فعل مکروه ‏‎ ‎‏را نداشت چون امام معترض می‌شدند. یکی از شاگردان امام می‌گفت: ‏

‏روزی امام در درس تشریف آوردند و به قدری ناراحت بود که نفس ایشان ‏‎ ‎‏به شماره افتاده بود. به جای درس نصیحتی تند نمود و رفت و سه روز ‏‎ ‎‏نیامد. چرا؟ چون شنیده بود یکی از شاگردان ایشان درباره یکی از مراجع ‏‎ ‎‏غیبتی کرده است.‏‎[18]‎

‏ این خداترسی و تقوای بالای امام ناشی از باور ایشان نسبت به آیات عذاب و ‏‎ ‎‏جایگاه انسان گنهکار بعد از رفتن از این دنیا است. و لذا خود را همیشه در محضر خدا ‏‎ ‎‏می‌دانست و از معصیت و گناه در حضور خداوند، خائف و ترسان بود.‏

قاطعیت و سازش‌ناپذیری در مقابل دشمنان

‏از ویژگی‌های مؤمنان واقعی، بی‌پروایی در اجرای اوامر الهی و برخورد قاطع با دشمنان ‏‎ ‎‏راه حقیقت است. قرآن کریم از این روحیه چنین یاد می‌کند:‏

)یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ وَلا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم...‏؛‏‎[19]‎‏ در راه خدا جهاد ‏‎ ‎‏می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامت‌گری نمی‌هراسند.‏

‏یا در جای دیگر می‌فرماید:‏

)یا أیُّهَا الّذِینَ آمَنُوا إِذا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْکُرُوا اللهَ کَثِیراً لَعَلّکُمْ تُفْلِحُونَ‏؛‏‎[20]‎‏ ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 332

‏‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هنگامی‌که (در میدان نبرد) با گروهی روبه‌رو ‏‎ ‎‏می‌شوید ثابت قدم باشید و خدا را فراوان یاد کنید تا رستگار شوید. ‏

‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ از مردان پرصلابتی بود که همواره در برابر همه انحرافات و کژیها ‏‎ ‎‏چون قله‌ساری شامخ ایستاد و در برابر همه سازش خواهی‌ها پاسخ «نه» داد و سر ‏‎ ‎‏سوزنی از مسیر مستقیمی‌ که خدا به او الهام کرده بود، فاصله نگرفت. خشونت ‏‎ ‎‏دشمنان، دو چهره‌گی منافقان و تبسم دوستان هرگز در چشمان نافذ او تأثیر نکرد و دل ‏‎ ‎‏او را از توجه به خدا باز نداشت. ‏

‏در اکثر جریانات این مملکت و حوادث انقلاب تمام سنگینی‌ها همیشه بر ‏‎ ‎‏دوش امام بود. امام مسئولین و مردم را در حوادث، با یک جمله راهنمایی ‏‎ ‎‏می‌کرد و به دلهره و ضعف‌ها پایان می‌داد. در قضیه حمله عراق به ایران ‏‎ ‎‏وقتی تمام مرزهای جنوب و غرب کشور مورد حمله هواپیماهای عراقی ‏‎ ‎‏قرار گرفت، همه مسئولین و فرماندهان در حالی که مضطرب بودند خدمت ‏‎ ‎‏امام رسیدند و چند لحظه‌ای با امام دیدار داشتند. چنان روحیه‌ای گرفتند که ‏‎ ‎‏یکی می‌گفت: عراق را نابود می‌کنیم، دیگری می‌گفت: تا بغداد پیش ‏‎ ‎‏می‌رویم و... .‏‎[21]‎‏ ‏

‏این روحیه مبارزه و مقابله با دشمنان، که تا دندان مسلح بودند میسر نیست مگر با ‏‎ ‎‏الهام گرفتن از آیات قرآن و پیام وحی خصوصاً آیاتی که مبارزه با دشمن دین را از ‏‎ ‎‏جمله تکالیف مؤمنین می‌شمارد. و امام هم به این تکلیف الهی به خوبی عمل کردند.‏

عطوفت در برخورد امام(رحمةالله) با دیگران

‏از ویژگی‌های مهم رهبری، که قرآن آن را از صفات بارز رسول اکرم‏‎ ‎‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏برمی‌شمرد، ‏‎ ‎‏ملاطفت، مهربانی و دلسوزی رهبر نسبت به امت است که در آیه شریفه این صفت را ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 333

‏این‌گونه ترسیم می‌فرماید:‏

)لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ ‎ ‎رَؤُفٌ رَحِیمٌ‏؛‏‎[22]‎‏ همانا پیامبری از خودتان بر شما مبعوث شد که آنچه شما را ‏‎ ‎‏رنج می‌دهد بر او گران است و سخت به شما دل بسته و با مؤمنان رئوف و ‏‎ ‎‏مهربان است.‏

‏یا در جای دیگر می‌فرماید:‏

)فَبِما رَحْمَة مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ ‎ ‎فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ‏؛‏‎[23]‎‏ به سبب رحمت خدا است که با آنان این‌چنین ‏‎ ‎‏خوش‌خوی و مهربان هستی. اگر تندخو و سخت‌دل می‌بودی از گردت ‏‎ ‎‏پراکنده می‌شدند، پس آنان را ببخش  و برایشان طلب مغفرت کن.‏

‏با نگاهی که به این دو آیه می‌اندازیم ارتباط امام و امت و یا رهبری بر دل‌ها را به ‏‎ ‎‏خوبی می‌توان مشاهده کرد. امام‏‏(رحمةالله) ‏‏رأفت و مهربانی را همراه رهبری از جدّش رسول ‏‎ ‎‏الله‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ به ارث برده بود. و ارتباط ایشان با مردم بسیار عاطفی بود و امام و امت از ‏‎ ‎‏صمیم دل همدیگر را دوست می‌داشتند و بلکه عاشق یکدیگر بودند. این برخورد ‏‎ ‎‏مهربانانه امام را با خانواده‌های شهداء، رزمندگان و حتی اقشار عادی مردم می‌توان دید. ‏‎ ‎‏که حکایات فراوانی از برخورد مهربانانه و دلسوزی ایشان وجود دارد و همچنین ‏‎ ‎‏سخنان ایشان نسبت به رسیدگی به حال محرومان و مستضعفان که آن‌ها را ولیّ نعمت ‏‎ ‎‏خود می‌دانست، حاکی از این روحیه پرعطوفت ایشان است. یکی از اعضای بیت ‏‎ ‎‏امام‏‏(رحمةالله)‏‏ عشق و علاقه امام به مردم را چنین ترسیم می‌کند: ‏

‏علاقه امام به مردم یک علاقه عادی نبود یک عشق بود. واقعاً امام‏‎ ‎‏(رحمةالله)‏‏برای ‏‎ ‎‏مردم می‌سوخت و مانند یک پدر مهربان همیشه برای فرزندان خود آرزوی ‏‎ ‎‏سعادت می‌کرد. وقتی که صحنه‌های فقر و محرومیت در تلویزیون نشان داده ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 334

‏می‌شد، امام گریه می‌کردند. هنگام اقامت در قم روزها متجاوز از شش ‏‎ ‎‏ساعت با مردم دیدار می‌کردند و ابداً ابراز خستگی نمی‌کردند و در ‏‎ ‎‏ملاقات‌های با مسئولین سفارش می‌کردند که شما باید خدمتگزار مردم باشید ‏‎ ‎‏و به اعضای دفتر اخطار می‌کردند که مبادا با مردم بد رفتاری شود... .‏‎[24]‎

‏آری این هم نمونه دیگری از رفتار دلسوزانه امام‏‏(رحمةالله)‏‏ که برگرفته از قرآن و پیام الهی بود.‏

 

حسن خلق در برخورد امام(رحمةالله) با دیگران

‏رسول اکرم‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ به عنوان رهبر اسلام، خوش‌خویی را در حد کمال داشت تا جایی که از ‏‎ ‎‏سوی خداوند به مدال ‏)إِنّکَ لَعَلی خُلُق عَظِیم‎[25]‎‏ مفتخر گشت. با تأمل در این آیه ‏‎ ‎‏شریفه و اخلاق بسیار نیکوی پیامبر اکرم‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ و جانشینان معصومش در می‌یابیم که ‏‎ ‎‏خوش‌خویی از ضروریات اخلاق رهبری جامعه اسلامی ‌است. و هر کس بهره بیش‌تری ‏‎ ‎‏از آن داشته باشد به نبی‌اکرم نزدیک‌تر است. چرا که فرمودند:‏

‏«‏أشبهکم بی أحسنکم أخلاقاً‏»‏‏؛‏‎[26]‎‏ خوش‌خوترین شما شبیه‌ترین کس به من ‏‎ ‎‏است.‏

‏قرآن راه جذب مردم و جمع شدن آن‌ها حول رهبری جامعه را اخلاق نیک می‌داند. ‏‎ ‎‏و راه پراکنده شدن مردم، از اطراف رهبری جامعه را نیز بدخلقی می‌داند. چرا که ‏‎ ‎‏می‌فرماید: ‏)فَبِما رَحْمَة مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ ‎ ‎حَوْلِکَ...‏.‏‎[27]‎

‏پس برای همین است که حضرت امام‏‏(رحمةالله) ‏‏چون رهبر جامعه بود خود را موظف ‏‎ ‎‏می‌دانست که دارای همه کمالات اخلاقی باشد و لذا حسن خلق امام چه در محیط ‏‎ ‎‏خانه و چه در جمع یاران و حتی مخالفان زبان زد بوده است. فرزند امام می‌گوید: ‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 335

‏برخورد امام با خانواده خود بعد از انقلاب هیچ فرقی نکرده بلکه مهربان‌تر ‏‎ ‎‏شده‌اند، در خانه با بچه‌های کوچک بازی می‌کند و... امام با ما رفیق‏‎ ‎‏است و... .‏‎[28]‎

‏ در مورد اخلاق ایشان در جمع یاران و اطرافیان گفته می‌شود که: ‏

‏امام همیشه در سلام مقدم بر دیگران بود و پیشاپیش به همه سلام می‌کرد، ‏‎ ‎‏این شخصیت بزرگ با آن عظمت ـ که همه قدرت‌های جهان از شنیدن نام ‏‎ ‎‏ایشان به وحشت می‌افتادند ـ آن‌قدر رئوف و مهربان بود که حتی به بچه‌ها ‏‎ ‎‏سلام می‌کرد.‏‎[29]‎

تواضع در برخورد امام(رحمةالله) با دیگران

‏«تواضع، آن شکسته نفسی است که مانع از بهتر دانستن خود از دیگری می‌شود».‏‎[30]‎‏ در ‏‎ ‎‏قرآن کریم تواضع از اوصاف قومی ‌شمرده شده که دوستدار خدایند و او نیز آنان را ‏‎ ‎‏دوست می‌دارد. در سوره مائده می‌فرماید:‏

)أذِلَّة عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أعِزَّة عَلَی الْکافِرِینَ‏؛‏‎[31]‎‏ آن‌ها نسبت به مؤمنان سرافکنده ‏‎ ‎‏و فروتن و نسبت به کافران سرافراز و مقتدرند.‏

‏خداوند در قرآن تواضع را در ردیف اولین دستورات خویش بر پیامبر اکرم‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ قرار ‏‎ ‎‏داده، می‌فرماید: ‏)وَأنْذِرْ عَشِیرَتَکَ اْلأَقْرَبِینَ  *‏ ‏وَاخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ ‎ ‎الْمُؤْمِنِینَ‎[32]‎‏ با استفاده از این دو آیه فوق می‌توان گفت که خداوند، تواضع را وظیفه ‏‎ ‎‏مهم دوستداران واقعی‌اش می‌داند به خصوص اگر رهبر بزرگ آن جامعه هم باشد. امام ‏‎ ‎‏خمینی‏‏(رحمةالله) ‏‏یکی از کسانی بود که در رفتارش، عمل به این آیات نشان داده می‌شد. ‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 336

‏امام وقتی وارد مجلسی می‌شد هر کجا که جای خالی بود می‌نشست و غالباً ‏‎ ‎‏دم درب و در جمع مردم کوچه و بازار می‌نشست.‏‎[33]‎

‏ امام این مسأله تواضع را به انحاء مختلف به مسئولین مملکتی گوشزد می‌کردند: ‏

‏یکی از مسئولین مملکتی همراه پدرش به دیدار امام رفتند. امام وقتی دیدند ‏‎ ‎‏که او جلوتر از پدرش وارد شده، ناراحت شدند، فرمودند: این آقا پدر ‏‎ ‎‏شماست؟ پس چرا جلوی وی راه افتادی و وارد شدی؟‏‎[34]‎

‏ آیت الله جوادی آملی می‌فرمودند: ‏

‏حضرت امام در درسها و در موعظه‌های پایان درس‌ها، خصوصاً این روش ‏‎ ‎‏(اُنس و ارتباط با دیگران جهت تحصیل درآمد) را می‌کوبید، چه این‌که خود ‏‎ ‎‏هرگز به این فکر نبود که با ثروتمندان و زراندوزان دنیا نزدیک باشند و آن‌ها ‏‎ ‎‏را از نزدیک بپذیرد و از این راه درآمدی تهیه کند.‏‎[35]‎

‏ چرا که نشستن با ثروتمندان حالت کبر را در وجود انسان ایجاد می‌کند و موجب ‏‎ ‎‏این می‌شود که انسان از نشست و برخاست با افراد فقیر و قشر کم‌درآمد و مستضعف ‏‎ ‎‏جامعه، احساس کراهت و زشتی پیدا کند.‏

عدالت در برخورد امام(رحمةالله) با دیگران

‏عدالت یکی از اموری است که اهل تقوی و خداترسی در درون خود پرورش می‌دهند. ‏‎ ‎‏چنان‌چه قرآن می‌فرماید: ‏)اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی‏؛‏‎[36]‎‏ عدالت به تقوا نزدیک‌تر است و ‏‎ ‎‏انسان عادل و عدالت‌پیشه به تقوا و خداترسی زودتر دست پیدا می‌کند. یکی از صفات ‏‎ ‎‏اخلاقی حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ که از قرآن و پیام‌های الهی گرفته‌اند عدالت در برخورد با ‏‎ ‎‏دیگران است. برخورد عادلانه امام در مسائل حکومتی و امور اجتماعی بین شاگردان و ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 337

‏حتی در خانواده مشهور و معروف بود. اعمال امام در هیچ زمانی برای هیچ انگیزه‌ای به ‏‎ ‎‏ظلم آلوده نشد. آیت الله امینی می‌گوید: ‏

‏برخورد ایشان با شاگردان، همه یکسان بود و چنان نبود که رفتارشان نسبت ‏‎ ‎‏به بعضی از آن‌ها که به ایشان اظهار علاقه می‌کردند و از سابقه بیش‌تری ‏‎ ‎‏برخوردار بودند با دیگران متفاوت باشد. حتی در این باره شاگردانش را بر ‏‎ ‎‏دیگر طلاب ترجیح نمی‌داد.‏‎[37]‎

‏و حتی در زمانی که در نجف چون هوا گرم و خشک بود، اطرافیان خواستند برای ‏‎ ‎‏حضرت امام منزلی در کوفه تهیه کنند. امام فرمود:‏

‏آیا می‌توانم به کوفه بروم در حالی که بسیاری از مردم ایران در سیاه‌چال‌ها ‏‎ ‎‏به سر می‌برند.‏‎[38]‎

‏ آری، در قرآن راجع به عدالت و پرهیز از ظلم به دیگران، آیات فراوانی داریم که ما ‏‎ ‎‏نمونه عملی این آیات را در امام راحل مشاهده می‌کردیم.‏

آرامش روحی و اعتماد به نفس در برخورد امام(رحمةالله) با دیگران

‏اعتماد به نفس یا استقلال شخصیت، حالت روانی زیبایی است که نصیب «نفس ‏‎ ‎‏مطمئنه» می‌گردد. انسان‌های مؤمن که دارای روحی آرام و نفسی مطمئن هستند خود را ‏‎ ‎‏با ذکر الهی آرام می‌کنند. که قرآن می‌فرماید:‏

)ألا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ‏؛‏‎[39]‎‏ بدانید که با ذکر خداوند دل‌ها آرام می‌گیرد.‏

‏حضرت امام‏‏(رحمةالله) ‏‏هم به توصیه قرآن همیشه با ذکر الهی، مأنوس بودند و برای همین ‏‎ ‎‏یک روحیه آرامی‌ داشتند و از اعتماد به نفس فوق‌العاده‌ای برخوردار بودند. آیت الله ‏‎ ‎‏سعیدی نقل کرده است، خدمت امام عرض کردم: شما را «در مبارزه و در مقابل شاه» ‏‎ ‎‏تنها می‌گذارند. فرمود: ‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 338

‏اگر جن و انس یک طرف باشند و من یک طرف، حرف همین است که می‌گویم.‏‎[40]‎

‏آیت الله امینی می‌فرمود:‏‎ ‎

‏امام به مرحله یقین رسیده بود. وظیفه‌اش را به خوبی تشخیص می‌داد و با ‏‎ ‎‏قاطعیت هدف را تعقیب می‌کرد و از هیچ نیرویی نمی‌هراسید و به وعده‌های ‏‎ ‎‏الهی اطمینان و آرامش داشت.‏‎[41]‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 339

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

بخش دوم: گفتارهای قرآنی حضرت امام خمینی(رحمةالله)

‏انسان‌های کامل و اولیای الهی به خاطر دنبال کردن دستورات پروردگار و عمل ‏‎ ‎‏بی‌چون‌و‌چرای آن فرامین و بندگی خالصانه کردن، علاوه بر این‌که رفتار خدایی ‏‎ ‎‏می‌شود، در گفتار هم کلماتی از آن‌ها صادر می‌شود که آن کلمات هم سر منشأش را در ‏‎ ‎‏وحی و پیام خداوند می‌توان پیدا کرد. امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ که بنده خالص الهی است و تمام ‏‎ ‎‏وجودش در خدمت به قرآن می‌باشد، وقتی کلامی‌ از او صادر می‌شد آن کلامش بوی ‏‎ ‎‏وحی می‌داد. یعنی آن کلام مضمونی بود از مضامین قرآن، و این هم به خاطر انس ‏‎ ‎‏بی‌نهایت ایشان با این کلام الهی بود. در این بخش قصد دارم تا گفته‌هایی از این امام ‏‎ ‎‏بزرگوار را بیان کنم که سر منشأ آن‌ها را در قرآن می‌یابیم. شاید قدری بیش‌تر با این ‏‎ ‎‏وجود معنوی و ایمانی و قرآنی آشنا شویم.‏

‏1 ـ دعوت به قیام برای خدا‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «همه قیام کنید، و برای خدا قیام کنید، قیام فرادی ‏‎]‎‏فردی‏‎[‎‏ در مقابل ‏‎ ‎‏جنود شیطانی باطن خودتان، و قیام همگانی در مقابل قدرت‌های شیطانی».‏‎[42]‎

‏سخن قرآن:‏

)قُلْ إِنّما أعِظُکُمْ بِواحِدَة أنْ تَقُومُوا للهِ مَثْنی وَفُرادی ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِکُمْ مِنْ‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 340

جِنَّة إِنْ هُوَ إِلا نَذِیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدِیدٍ‏.‏‎[43]‎

‏2 ـ ذکر‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «آنی که انسان را از تزلزل بیرون می‌آورد، آن، ذکر خداست».‏‎[44]‎

‏سخن قرآن: ‏)ألا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ‏.‏‎[45]‎

‏3 ـ در محضر حق‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «همیشه توجه داشته باشید که کارهایتان در محضر خداست، همه ‏‎ ‎‏کارها! چشم‌هایی که به هم می‌خورد، در محضر خداست‏‏؛‏‏ زبان‌هایی که گفت‌گو می‌کند، ‏‎ ‎‏در محضر خداست‏‏؛‏‏ و دست‌هایی که عمل می‌کند، در محضر خداست».‏‎[46]‎

‏سخن قرآن: ‏)وَهُوَ مَعَکُمْ أیْنَ ما کُنْتُمْ وَاللهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ‏.‏‎[47]‎

‏4 ـ یاری خداوند‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «ما اگر حق را نصرت ننماییم، نباید در انتظار نصرت حق باشیم».‏‎[48]‎

‏سخن قرآن: ‏)یا أیُّهَا الّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أقْدامَکُمْ‏.‏‎[49]‎

‏5 ـ نماز‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «نماز خوب، فحشا و منکر را از یک امتی بیرون می‌کند».‏‎[50]‎

‏سخن قرآن: ‏)إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکَرِ وَلَذِکْرُ اللهِ أکْبَرُ وَاللهُ یَعْلَمُ ما ‎ ‎تَصْنَعُونَ‏.‏‎[51]‎


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 341

‏6ـ سرنوشت ملت‌ها‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «سرنوشت هر ملتی به دست خودش است».‏‎[52]‎

‏سخن قرآن: ‏)‏إ‏ِنَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِأنْفُسِهِمْ‏.‏‎[53]‎

‏7ـ عدل‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «در رفتار عدالت داشته باشید، در گفتار عدالت داشته باشید، ‏‎ ‎‏تشریفات را کم کنید و این ملت را خدمتگزار باشید».‏‎[54]‎

‏سخن قرآن: ‏)وَإِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النّاسِ أنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ‏.‏‎[55]‎

‏8‏‏ ‏‏ـ صبر‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «صبر بلیات را بر انسان آسان می‌کند و مشکلات را سهل می‌نماید، و ‏‎ ‎‏عزم و اراده را قوّت می‌دهد».‏‎[56]‎

‏سخن قرآن: ‏)وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ اْلاُمُورِ‏.‏‎[57]‎

‏9ـ هدف انبیا‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «انبیا آمدند که مردم را از ظلمات به نور دعوت کنند».‏‎[58]‎

‏سخن قرآن: ‏)أنْ أخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظّلُماتِ إِلَی النُّورِ‏.‏‎[59]‎

‏10ـ وحدت‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «اراده خدا بود که منت بر همه گذاشت و همه اقشار را با هم متحد ‏‎ ‎‏کرد».‏‎[60]‎


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 342

‏سخن قرآن: ‏)فَألّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ‏.‏‎[61]‎

‏11ـ توبه‏

‏حضرت امام‏‏(رحمةالله) می‌فرمایند‏‏: «لکن باز برای هر کس، هر کار بکند، جای توبه هست. ‏‎ ‎‏درِ توبه باز است. رحمت خدا واسع است».‏‎[62]‎

‏سخن قرآن: ‏)یا أیُّهَا الّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسی رَبُّکُمْ أنْ یُکَفِّرَ ‎ ‎عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ‏.‏‎[63]‎

‏12ـ نشانه اولیای الهی‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «اگر من یک وقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا می‌کند که یک ‏‎ ‎‏حرفی بزنم، می‌زنم و دنبالش راه می‌افتم، و از هیچ چیز نمی‌ترسم ـ بحمدالله تعالی ـ ‏‏؛‏‏ ‏‎ ‎‏والله تا حالا نترسیده‌ام، آن روز هم که می‌بردندم، آن‌ها می‌ترسیدند من آن‌ها را تسلیت ‏‎ ‎‏می‌دادم که نترسید».‏‎[64]‎

‏سخن قرآن: ‏)ألا إِنَّ أوْلِیاءَ اللهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ‏.‏‎[65]‎

‏13ـ شهید‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «آن‌ها که شهید شدند، به ‌خدمت خودشان و سعادت خودشان و به ‏‎ ‎‏اجر خودشان رسیدند».‏‎[66]‎

‏سخن قرآن: ‏)وَالّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ فَلَنْ یُضِلَّ أعْمالَهُمْ‏.‏‎[67]‎

‏14ـ برائت از مشرکین‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «اعلان برائت از مشرکان، که از ارکان توحیدی و واجبات سیاسی حج ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 343

‏است، باید... با صلابت و شکوه هر چه بیش‌تر و بهتر برگزار شود».‏‎[68]‎

‏سخن قرآن: ‏)وَأذانٌ مِنَ اللهِ وَرَسُولِهِ إِلَی النّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ اْلأکْبَرِ أنَّ اللهَ بَرِیءٌ مِنَ ‎ ‎الْمُشْرِکِینَ وَرَسُولُهُ‏.‏‎[69]‎

‏15ـ عیب‌جویی‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «و هیچ عیبی بالاتر از آن ‏‎]‎‏نیست‏‎[‎‏ که انسان عیب خود را نفهمد و از ‏‎ ‎‏آن غافل باشد‏‏؛‏‏ و با آن‌که مجموعه عیوب است به عیوب دیگران بپردازد».‏‎[70]‎

‏سخن قرآن: ‏)وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ‏.‏‎[71]‎

‏16ـ ظلم‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «نه به کسی ظلم می‌کنیم و نه زیر بار ظلم می‌رویم».‏‎[72]‎

‏سخن قرآن: ‏)لا تَظْلِمُونَ وَلا تُظْلَمُونَ‏.‏‎[73]‎

‏17ـ توکل‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «آن کس که اتکا به خدا دارد منصور است».‏‎[74]‎

‏سخن قرآن: ‏)وَمَنْ یَتَوَکّلْ عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ‏.‏‎[75]‎

‏18ـ پیروزی حق‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «شما حق هستید و در مقابل باطل ایستاده‌اید‏‏؛‏‏ و حق پیروز است».‏‎[76]‎

‏سخن قرآن: ‏)وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً‏.‏‎[77]‎


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 344

‏19ـ بازگشت به خدا‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «ما از خدا هستیم، همه. همه عالم از خداست، جلوه خداست، و همه ‏‎ ‎‏عالم به سوی او بر خواهد گشت».‏‎[78]‎

‏سخن قرآن: ‏)إِنّا لله وَإِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏.‏‎[79]‎

‏20ـ نفاق‏

‏سخن امام‏‏(رحمةالله)‏‏: «منافق‌ها هستند که بدتر از کفارند».‏‎[80]‎

‏سخن قرآن: ‏)إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرکِ اْلأسْفَلِ مِنَ النّارِ‏.‏‎[81]‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 345

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

کتاب‌نامه

‏1.‏ ‏بحارالانوار‏‏، محمدباقر مجلسی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم.‏

‏2.‏ ‏البرهان فی تفسیر القرآن‏‏، سید‌هاشم الحسینی البحرانی، دارالکتب العلمیه.‏

‏3.‏ ‏جامع السعادات‏‏، مرحوم نراقی، انتشارات اسماعیلیان، چاپ سوم.‏

‏4.‏ ‏سرگذشت‌های ویژه از زندگی امام خمینی‏‏، مصطفی وجدانی، انتشارات پیام آزادی، ‏‎ ‎‏فروردین 1363.‏

‏5.‏ ‏صحیفه امام‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1378.‏

‏6.‏ ‏کلمات قصار‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران.‏

‏7.‏ ‏وسائل الشیعه‏‏، شیخ حرّ عاملی، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 ق.‏

‏ ‏

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 346

‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 347

  • . سبأ (34): 18.
  • . البرهان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 349؛ وسایل الشیعه، ج 27، ص 152.
  • . انعام (6): 162.
  • . سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی، ج 6، ص 144.
  • . همان، ج 3، ص 18.
  • . همان، ج 2، ص 101.
  • . مریم (19): 50.
  • . طلاق (65): 3.
  • . عنکبوت  (29): 59.
  • . سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی، ج 3، ص 23.
  • . احزاب (33): 48.
  • . غافر (40): 39.
  • . سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی، ج 6، ص 144.
  • . همان، ج 1، ص 105.
  • . صحیفه امام، ج 21، ص 99.
  • . اسراء (17): 57.
  • . سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی، ج 6، ص 123.
  • . همان، ج 5، ص 164.
  • . مائده (5): 54.
  • . انفال (8): 45.
  • . سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی، ج 2، ص 58 - 59.
  • . توبه (9): 128.
  • . آل عمران (3): 159.
  • . سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی، ج 2، ص 72 ـ 73.
  • . قلم (68): 4.
  • . بحار الانوار، ج 71، ص 387.
  • . آل عمران (3): 159.
  • . سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی، ج 2، ص 6 ـ 9.
  • . همان، ج 3، ص 30.
  • . جامع السعادات، ج 1، ص 394.
  • . مائده (5): 54.
  • . شعراء (26): 214 ـ 215.
  • . سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی، ج 1، ص 101.
  • . همان، ج 3، ص 157.
  • . همان، ج 4، ص 10.
  • . مائده (5): 8.
  • . سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی، ج 4، ص 108.
  • . همان، ج 4، ص 61.
  • . رعد (13): 28.
  • . مجله حوزه، ش 2، ص 84.
  • . همان، ش 49، ص 35.
  • . کلمات قصار، ص 89.
  • . سبأ (34): 46.
  • . کلمات قصار، ص 20.
  • . رعد (13): 28.
  • . کلمات قصار، ص 19.
  • . حدید (57): 4.
  • . کلمات قصار، ص 125.
  • . محمد (47): 7.
  • . کلمات قصار، ص 51.
  • . عنکبوت (29): 45.
  • . کلمات قصار، ص 120.
  • . رعد (13): 11.
  • . کلمات قصار، ص 141.
  • . نساء (4): 58.
  • . کلمات قصار، ص 74.
  • . آل عمران (3): 186.
  • . کلمات قصار، ص 22.
  • . ابراهیم (14): 5.
  • . کلمات قصار، ص 109.
  • . آل عمران (3): 103.
  • . صحیفه امام، ج 14، ص 493.
  • . تحریم (66): 8.
  • . کلمات قصار، ص 229.
  • . یونس (10): 62.
  • . کلمات قصار، ص 61.
  • . محمد (47): 4.
  • . کلمات قصار، ص 55.
  • . توبه (9): 3.
  • . کلمات قصار، ص 81.
  • . همزه (104): 1.
  • . کلمات قصار، ص 93.
  • . بقره (2): 279.
  • . کلمات قصار، ص 67.
  • . طلاق (65): 3.
  • . کلمات قصار، ص 100.
  • . اسراء (17): 81.
  • . کلمات قصار، ص 17.
  • . بقره (2): 156.
  • . کلمات قصار، ص 84.
  • . نساء (4): 145.