امام خمینی به وضعیت اسلام تحولی بزرگ بخشیدند
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: مقاله

پدیدآورنده : هویدی، فهمی

زمان (شمسی) : 1374

زبان اثر : فارسی

امام خمینی به وضعیت اسلام تحولی بزرگ بخشیدند

استاد فهمی هویدی Fahmi Hovaidy‎ ‎مصری

‏ ‏نویسندۀ مشهور روزنامۀ مصری «الاهرام»‎ ‎و مجلۀ «المجله» و روزنامۀ «الشرق الاوسط»

نویسندۀ کتاب «ایران من الداخل» و‎ ‎«عرب و ایران»

‏باید گفت که بطور کلی ذهن انسان از‏‎ ‎‏بیان دستاوردهای امام عاجز است ولی به‏‎ ‎‏عقیده من مهم‌‌‌ ترین آنها به شرح ذیل است:‏

‏1. دوباره اعتبار بخشیدن به ملت ایران و‏‎ ‎‏متوقف نمودن دشمنی و بی‌‌‌ حرمتی به‏‎ ‎

[[column]]

[[column]]


‏شخصیت مذهبی که رژیم گذشته درصدد‏‎ ‎‏بی‌‌‌ ارزش کردن آن بود.‏

‏2. ایشان گفته‌‌‌ هایی چون «دین عنصری‏‎ ‎‏است افیون ملل و عامل خمود و سستی» را‏‎ ‎‏رد کردند و همچنین ثابت نمودند که دین‏‎ ‎‏عنصری است فعال و مؤثر در برانگیختن‏‎ ‎‏ملتها، چنانچه از آن بدرستی استفاده شود.‏

‏3. امام خمینی پیروزی مستضعفین و‏‎ ‎‏پیشرفت مهم مواضع اسلامی را در جهان‏‎ ‎‏معاصر محقق ساختند.‏

‏4. امام در مقابل قوای استکبار جهانی با‏‎ ‎‏قدرتی عظیم قد علم کردند و در مقابل‏‎ ‎‏ایشان سکوت نکردند.‏

‏5. در چهارچوب افکار مذهبی به پیروزی‏‎ ‎‏بزرگی دست یافتند و آن تشکیل حکومتی‏‎ ‎‏جدید پس از سالها انتظار بود و این دستاورد‏‎ ‎‏از اهمیت خاصی برخوردار است.‏

‏همان طور که متذکر شدم امام خمینی به‏‎ ‎‏وضعیت اسلام تحولی بزرگ بخشیدند و به‏‎ ‎‏گمانم در زمینۀ طرح اسلامی کردن، امام‏‎ ‎‏فرصت کافی برای ارائۀ نمونه نداشتند.‏

‏بنده به صراحت می‌‌‌ گویم که تشکیل‏‎ ‎‏حکومت اسلامی و به عبارت دیگر‏‎ ‎‏امپراتوری اسلامی پس از رحلت حضرت‏‎ ‎‏پیامبر اکرم یک معجزه بود. من نمی‌‌‌ توانم‏‎ ‎‏ادعا کنم که امام تمام خواسته‌‌‌ های خود را‏‎ ‎‏عملی ساختند ولی چنانچه امام رؤیایی در‏‎ ‎‏سر داشتند این رؤیا نمی‌‌‌ توانست جامعه‏‎ ‎‏نمونه و ایده‌آل را به وجود آورد، چون جامعه‏‎ ‎

‏با مشکلاتی مواجه است که مانع این امر‏‎ ‎‏می‌‌‌ شود. اما همین کافی است که امام اساس‏‎ ‎‏آن را بنیاد نهادند ولی آنچه که در مقایسه با‏‎ ‎‏رهبران بزرگ شایان توجه است خصوصاً در‏‎ ‎‏مسائل روحی و مذهبی این است که یک‏‎ ‎‏رهبر بایستی توانایی تحقق بخشیدن به‏‎ ‎‏رؤیاهای مردم را داشته باشد و جامعه را به‏‎ ‎‏راه درست هدایت کند. اما کاروان را به‏‎ ‎‏سرمنزل رساندن و چیدن میوه‌‌‌ ها و دست‏‎ ‎‏یافتن به آرمانهای نهایی جدای از این مسئله‏‎ ‎‏است. چرا که قرآن خطاب به حضرت‏‎ ‎‏محمد(ص) می‌‌‌ فرماید: «ان انت الا نذیرا».‏

‏پیامبر جامعه را به راهی درست و الهی و‏‎ ‎‏مستقل راهنمایی می‌‌‌ کند، و تمام این مسائل‏‎ ‎‏حاصل شده امّا چه کسی بعد از پیامبر این‏‎ ‎‏وظیفۀ خطیر را به عهده می‌‌‌ گیرد؟ به عقیدۀ‏‎ ‎‏من امام در مدت ده سال گذشته این وظیفۀ‏‎ ‎‏خطیر را به دوش داشتند و خداوند متعال‏‎ ‎‏خود آگاه‌‌‌ تر و داناتر است که پس از این چه‏‎ ‎‏خواهد شد. افزوده‏‎‌‌‌ ‎‏های امام خمینی دربارۀ‏‎ ‎‏افکار اسلامی فراوان نیست ولی ایشان‏‎ ‎‏توانستند پس از سقوط خلافت اسلامی در‏‎ ‎


‏قرون گذشته چارچوبی را برای دولت وقت با‏‎ ‎‏تشکیل پارلمان ارائه دهند. با وجود این که‏‎ ‎‏اشکالاتی به پارلمان ایران وارد است، به‏‎ ‎‏نظرم بایستی تمامی نیروها را در آن متمرکز‏‎ ‎‏کرد. آنچه که در ذهنها جای گرفته این است‏‎ ‎‏که دولت اسلامی تنها به محافل شورا منتهی‏‎ ‎‏نمی‌‌‌ شود و یا این که مردم به چارچوبهایی‏‎ ‎‏که زمان آن را پشت سر گذاشته‌‌‌ اند محدود‏‎ ‎‏نمی‌‌‌ گردند. برای کشور ایران قانون اساسی‏‎ ‎‏وضع شده و حال آنکه عربستان قائل به‏‎ ‎‏ضرورت قانون اساسی نیست و فقط دارای‏‎ ‎‏مؤسسات و وزارتخانه‌‌‌ ها می‌‌‌ باشد. به نظر‏‎ ‎‏می‌‌‌ رسد که قانون اساسی ایران نقش مهمی‏‎ ‎‏در تثبیت سازمانها ایفا می‌‌‌ کند. در زمینۀ فکر‏‎ ‎‏سیاسی می‌توان گفت که امام خمینی‏‎ ‎‏بنیان‌گذار مکتبی نو است و در این میان‏‎ ‎‏انقلابیون دیگری هم هستند چون محمد‏‎ ‎‏عبده بنیان‌گذار مکتب فکری در مصر، اما با‏‎ ‎‏وجود این نتوانست در آن رژیم تغییری به‏‎ ‎‏وجود آورد و یا سیدجمال افغانی اندیشۀ‏‎ ‎‏نوینی به وجود آورد اما دولتی تأسیس نکرد و‏‎ ‎‏همچنین الگویی مناسب برای اندیشۀ خود‏‎ ‎

‏ارائه نداد، ولی با تمام این احوال او توانست‏‎ ‎‏راه جدیدی را پیش‌‌‌ روی مردم باز کند. اما‏‎ ‎‏امام خمینی به نوبۀ خود هم در عرضۀ روشی‏‎ ‎‏جدید و هم در تشکیل حکومتی نوین پیشتاز‏‎ ‎‏شدند. ما نمی‌‌‌ توانیم آنچه را که انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی با آن مواجه شد و آنچه را که به نام‏‎ ‎‏عملیات تروریستی و پیامدهای حاصل از آن‏‎ ‎‏حیثیت امام را خدشه‌‌‌ دار کرد بیان کنیم ولی‏‎ ‎‏با وجود این می‌‌‌ گویم که امام خمینی با این‏‎ ‎‏اقدام خود تجربه انقلابی نوینی را برای اوّلین‏‎ ‎‏بار در قرن حاضر ارائه دادند و این طبیعی‏‎ ‎‏است که هر تجربۀ انقلابی دارای دشمنانی‏‎ ‎‏است و این امری است طبیعی. انقلاب‏‎ ‎‏فرانسه و روسیه نیز در آغاز پیدایش با‏‎ ‎‏مشکلات فراوانی مواجه شدند.‏

‏در اینجا اضافه می‌‌‌ کنم که به دنبال هر‏‎ ‎‏انقلابی مشکلاتی نهفته است، اما آنچه که‏‎ ‎‏برای انقلاب اسلامی ایران حاصل شد‏‎ ‎‏مخالفین فراوان و دشمنی‌‌‌ های بسیار بود.‏‎ ‎‏همان طوری که می‌‌‌ دانید تبلیغات بر هر چیز‏‎ ‎‏تأثیر می‌‌‌ گذارد و همچنین بر ارتباطات‏‎ ‎‏موجود در میان مردم بی‌‌‌ تأثیر نیست.‏

‏این عقیده که هر آنچه که انسان می‌‌‌ کارد‏‎ ‎‏درو خواهد کرد عقیده‌ای است که مجال‏‎ ‎‏بحث در آن باز است خصوصاً که در این‏‎ ‎‏میان مسائلی است که احتیاج به بازبینی‏‎ ‎‏دارد. برای مثال اشغال سفارت آمریکا در‏‎ ‎‏تهران و بازداشت گروگانها مستلزم بحث و‏‎ ‎‏بررسی مجدد است. بنا بر این نیست که‏‎ ‎

[[column]]

[[column]]


‏بخواهیم آن را متهم کنیم بلکه هدف تخمین‏‎ ‎‏سود و زیان حاصل از آن است و بطور کلی‏‎ ‎‏در امر سیاست مسائلی مطرح است که‏‎ ‎‏نمی‌‌‌ توان به سهولت در مورد آنها قضاوت‏‎ ‎‏کرد. هم اکنون که در سال 1993 هستیم‏‎ ‎‏صحیح نیست که شرایط و احوال سال‏‎ ‎‏1980 را محکوم کنیم. چه بسیار فشارها و‏‎ ‎‏عکس‌‌‌ العملهایی وجود دارد که نمی‌‌‌ توان در‏‎ ‎‏مورد آنها به قضاوت نشست. از این رو‏‎ ‎‏قضاوت همراه با خونسردی و اعصاب‏‎ ‎‏راحت و آن هم دربارۀ اتفاقات مهم بیش از‏‎ ‎‏13 سال پیش درست و معقول نیست. و‏‎ ‎‏بایستی انسان در آن مرحله از زمان حضور‏‎ ‎‏داشته باشد و از نزدیک سیاست‌‌‌ ها را لمس‏‎ ‎‏کند و شرایط موجود برای اتخاذ تصمیم‏‎ ‎‏سیاسی رهبر را ببیند.‏

‏به طور کلی تبلیغات کشور ایران ضعیف‏‎ ‎‏است، به دلایل بسیار، اعم از ناتوانی پرسنل‏‎ ‎‏و عدم آگاهی آنها و محدودیت امکانات و یا‏‎ ‎‏به دلیل محاصره.‏

‏در پایان باید اضافه کنم که وسایل‏‎ ‎‏تبلیغاتی از کفایت و توانایی مطلوب‏‎ ‎‏برخوردار نیستند و این امر اجتناب‌‌‌ ناپذیر‏‎ ‎‏است مگر بر این شرایط مرتب شود:‏

‏1ـ حسن نیت و عقل‌‌‌ گرایی در سخن‏

‏2ـ توانایی بیان‏

‏3ـ فراهم آوردن شرایط مناسب و‏   ‏امکانات معقول.‏