کلمه «توقیع» به معنای پاسخ ها، سفارش ها و دستورهای کتبی است که بزرگان، دولت مردان و پیشوایان در زیر سؤال ها و درخواست های کتبی زیردستان و پیروان می نویسند.
توقیعات و نوشته هایی که امام زمان (عجّل الله فرجه الشریف) برای برخی از شیعیان و علمای شیعه مرقوم فرموده اند.
عاقله، مونّث عاقل از مادّۀ عقل است که در زبان عربی به معنای منع، حفظ و بستن می باشد. عاقله در لغت به معنی نگهدارنده و مواظبت کننده است.در اصطلاح فقهی، نزدیکان و خویشاوندان شخصی هستند که مرتکب قتل غیر عمد و جرح مخصوص می شود که بایستی دیه آن قتل و جرح را بپردازند. در مواردی دیه بر عاقله (عاقله جانی) ثابت می شود که در این مقاله به آنها پرداخته می شود.
ثَدی (بر وزن عقل و شرف) یکی از مفردات نهج البلاغه به معنای پستان، که حضرت علی (علیه السلام) در خصوص علاقه مندی خویش به مرگ، از این واژه استفاده نموده است. پستان، عضو معروف در انسان و حیوان است که از آن در بابهای طهارت، صلات، نکاح، قصاص و دیات سخن رفته است.
ثَمَن به معنی بهای کالای مورد معامله است. از این عنوان در باب تجارت و به مناسبت در برخی دیگر از ابواب معاملات و نیز عبادات سخن رفته است.
ولایت و اداره اموال صغار در کلیه امور مربوط به اموال آنان، تا زمان بلوغ برعهده اولیای کودک است. ولی همان گونه که بر اموال او ولایت دارد و باید در جهت مصلحت او در آن تصرّف نماید، بر تمامی حقوق وی که در ارتباط با امور مالی است نیز ولایت دارد و باید آن ها را به نفع کودک استیفا نماید. یکی از این موارد اجاره اموال کودک است
واژه مجتهد از کلمه «اجتهاد» مشتق شده است. اجتهاد در لغت به معنای تلاش و کوشش است، اما مقصود از آن در اصطلاح اسلامی، بذل جهد و کوشش برای استنباط احکام شرعی فرعی از منابع فقه اسلامی است. منابع فقه اسلامی عبارتند از: قرآن، سنت، عقل و اجماع.
از این عنوان در اصول فقه، مبحث اجتهاد و تقلید، و نیز نخستین باب از ابواب برخی کتب فقهی تحت همین عنوان (اجتهاد و تقلید) و باب های قضاء و حدود، بحث شده است.
اجتهاد متجزی به توانایی استنباط بخش محدودی از احکام فقهی به دلیل ضعف مرتبه اجتهاد اطلاق می شود.
اجتهاد متجزی به توانایی استنباط بخش محدودی از احکام فقهی به دلیل ضعف مرتبه اجتهاد اطلاق می شود.
نخستین عمل از مناسک عمره و حج را احرام گویند. احرام با نیت و تلبیه و پوشیدن دو جامه احرام تحقق می یابد. از آن در باب حج بحث شده است.
جامه نادوخته که حاجیان در شروع احرام بر تن می کنند آن را اِحرامی گویند.
احصار بازماندن از اتمام حج یا عمره به سبب بیماری است. از این عنوان در باب حج سخن رفته است.
احصار و صدّ، بازداشتن مُحْرم از ادامه حج یا عمره است.
هرگاه شخصی به دیگری نسبت زنا یا لواط دهد اولی را قاذف و دومی را مقذوف می نامند.
احکام مرتبط با « تجزّی در اجتهاد » و « مجتهد متجزّی » را احکام تجزی گویند
احکامی که فرد محرم باید این احکام را رعایت کند.
مشهور مفسران و فقیهان امامیه و اهل سنت ولایت دیگران از جمله پدر و جد را بر طفل و بکر صغیر ثابت دانسته اند. در مورد ولایت بر باکره رشید اختلاف نظر وجود دارد.
صغیر به کسی گفته می شود که به سن بلوغ شرعی نرسیده باشد بنابر اتفاق فقها، پدر و جدّ پدری بر تزویج صغیر ولایت دارند.