مجله نوجوان 12 صفحه 11
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 12 صفحه 11

سزد ز دانه انگور، سبحهای سازم حاج سید احمدآقا را دو بار ملاقات کردم، در محل سابق مؤسسه نشر آثار امام (ره). یک بار در معیت آقای صادقی رشاد، مهرداد اوستا و جمعی از شاعران که تصور میکنم آقایان قزوه و بیگی هم بودند، آنجا از زبان ایشان روایت معروف و مربوط به این بیت را شنیدم که: سزد ز دانه ان گور سبحهای سازم به وقت رفتن میخانه استخاره کنم به نقل از ایشان، جمعی از طلبهها نزد آقای حائری میروند و میگویند حاج آقا روحالله چنین بیتی سرودند که شائبه مثلاً دشمنی با شرعت دارد و ایشان (یعنی آقای حائری) پس از شنیدن بیت میگوید: به ایشان بگویید: «در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست» در واقع با این مصراع از حافظ خط بطلانی میکشند روی ذهنیت آن عده و مهر تأییدی میزنند بر حالات روحی و ذوقی امام خمینی (ره) که آن روزها در کار شعر و شعرسازی شهره بودند. این خاطرات مربوط به دوران طلبگی امام بوده و یحتمل حاج احمدآقا به نقل مستقیم از امام شنیده باشند. چیز دیگری از این دیدار یادم نیست اما دومین دیدار ما در محل سابق مؤسسه بود، با حضور حمید آقای انصاری، قائم مقام محترم مؤسسه من شعری در خصوص امام خواندم از یکی از شاعران معاصر تا نمونهای از ادبیات معاصر مربوط به اما مرا به ایشان ارائه کرده باشم. ایشان در طول شعرخوانی ضمن دقت در مفاهیم شعر خیلی از شنیدن آن خوشحال شدند و گفتند: «هر شعری درخصوص امام گفته شده است یک سند عشقورزی است و بایستی حفظ شود» و بعد هم نظرم را درخصوص شعرهای امام خواستند که عرض کردم، حضرت امام را بایستی در رسته فقهای شاعر ارزیاب کنیم و در این حوزه شعر ایشان دارای اعتبار خاصی است و ایشان تلویحاً حرف بنده را تأیید کردند. نکته دیگری که خارج از این دو ملاقات از ایشان به یاد دارم، اصلاح مقدمه دیوان حضرت امام بود که توسط ایشان صورت گرفته بود و ضمن اشاره به مأخذ صحیح بیتی که سندش مشخص نبود به جای چند کلمه عربی کلمات فارسی را پیشنهاد کرده بودند. به یادم مانده است که به جای کلمه «مواجید» ایشان یافتهها را پیشنهاد کرده بودند. ضمن آنکه القاب نسبت داده شده به امام را که به قلم مقدمهنویس آمده بود قلم زده بودند و فرموده بودند نیازی به مبالغه درخصوص شخصیت ایشان (امام) نیست. غیر از آن ملاقاتهای حضوری، سیمای مهربان و این اواخر رنج کشیده ایشان را حین تردد در محوطه مؤسسه گاهی میدیدم که برای سرکشی میآمدند و میرفتند. از دوره نوجوانی هم علاقه و اعتقاد خاصی به ایشان داشتم. آشنایی با دانش و فضل ایشان و متانت و آرامش مثالزدنیشان ذهنیت مرا درباره ایشان تکمیل کرد. حاجاحمدآقا یکی از مظلومترین چهرههای انقلاب اسلامی بود. عبدالجبار کاکایی

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 12صفحه 11