پلیس تازه کار
روزی روزگاری در شهری کوچک ، دزدی زندگی می کرد که همه را کلافه کرده بود . مردم شهر ، تمام شب را بیدار می نشستند و وسایلشان را می پاییدند و تمام روز را چرت می زدند ، چون شب قبل نخوابیده بودند . این بود که ادارة پلیس ، همة پلیس هایش را مأمور کرد که شبانه روزی کار کنند و دزد را دستگیر کنند . بعد از یک هفته کار شبانه روزی ، بالاخره پلیس ها موفق شدند و آقا دزده را گرفتند و به پلیس جوانی تحویل دادند تا به شهر بزرگ ببرد ، پلیس جوان ، دست دزد را گرفت و به ایستگاه قطار برد . هنوز چند دقیقه ای منتظر قطار نمانده بودند که دزد گفت : « ببین ، راه خیلی طولانی است و ما از گرسنگی می میریم ، تو اینجا بمان ، من به مغازة نانوایی می روم و کمی نان برای سفرمان می خرم . » پلیس موافقت کرد ، چون اینجوری هم نان گیرش می آمد و هم پول نان را ، آقا دزده حساب می کرد . دزد به نانوایی رفت و همانطور که حدس می زنید ، برنگشت . پلیس جوان بعد از نیم ساعتی صبر کردن ، به نانوایی رفت و سراغ دزد را گرفت و نانوا گفت که از در پشتی بیرون رفته . پلیس جوان با سرافکندگی به شهر کوچک برگشت و این بار دو هفتة تمام طول کشید تا پلیس ها توانستند دزد را دستگیر کنند . رئیس پلیس ، پلیس جوان را صدا زد و دزد را به او سپرد و گفت ، اگر این بار دزد از چنگش فرار کند ، اخراج خواهد شد . پلیس جوان دست دزد را گرفت و به ایستگاه قطار رفتند و منتظر نشستند . دزد بعد از چند دقیقه گفت : « من مطمئنم که در راه گرسنه خواهیم شد ، بگذار من بروم کمی نان بخرم . » پلیس جوان جواب داد : « نه ، تو دیگر می توانی حقة قبلی را پیاده کنی ، تو همین جا می مانی و من خودم می روم و نان می خرم ! »
نکته های دوستی
*کسی که به تو صدمه زده ، شایستة دوست داشتن نیست و دوستی که تو را دوست دارد ، شایستة صدمه دیدن نیست .
*دوست خوب پیدا می شود ، سخت تر از آن تو را ترک می کند و از همه سخت تر فراموش می شود .
*آدم های زیادی از قلب آدم عبور می کنند ولی بعد از گذر سال ها فقط رد پای دوست های واقعی را می توانی در قلبت پیدا کنی .
*مردم تنها هستند ، چون به جای پل ، دیوار می سازند .
*دوستی واقعی هیچوقت پایان نمی پذیرد ، چون دوستی فنا ناپذیر است .
*اگر ما قابلیت مهر ورزیدن را در خودمان پیدا نمی کنیم ، چطور انتظار داریم ، آن را در دیگران پیدا کنیم ؟
*اگر قلب آدمی را عوض کنید ، دیگر آن آدم را نخواهید دید .
*هر کس فقط یکبار زندگی می کند اما اگر همان یکبار را درست زندگی کند برای همیشه کافی است .
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 74صفحه 27