مجله نوجوان 96 صفحه 14
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 96 صفحه 14

شومپوز قومبدلیها ! عددی که یکان آن صفر ، دو ، چهار ، شیش ، هشت ، ده . . . (ببخشید تا همین هشت کافیه) بعله ، هشت باشد . حالا عدد فرد چه عددی است ؟ آخ جیگر طلا ! عددی که یکان آن چی ی ی ی ی ؟ . . . یکان آن یک ، سه ، پنج ، هفت و نه باشد . حالا همه تان بعداً بپرید توی حیاط و پلاک ماشین هایتان را نگاه کنید ! کیها پلاکشان زوج است و کیها فرد ؟ دستها بالا . . . ! ! چرا اینجوری نگاهم می کنید ؟ پناه بر خدا ، مثل ماشین ندیده ها می مانند . به هر حال هر کس این کار را نکند ، به آقا پلیسه می سپاریم که نمرۀ ریاضی اش را کم کند . توصیه چهارم) نقص فنّیها زود بیایند و خودشان را معرفی کنند به آقای مدیر : زود بگویید ببینم آن هفته اگزوز کدامتان بود که توی ترافیک محور تجریش ـ نیاوران آسمان را گند زد . هان ؟ . . . ایشالّا که از بچّه های مدرسه ما نبودند ولی اگر فیهمیم اگزوز شماها خراب بوده ، پوست از کله تان می کنم . خلاصه اگر کسی اگزوزش خراب است یا نقص فنی دارد و صدایش در نمی آید ، تا آقا پلیسه مچش را نگرفته زود بیاید خودش را به مدرسه معرفی کند وگرنه اگر خودمان بفهمیم ، پنجاه صفحه جریمه اش می کنیم که از عدد صفر تا صد و پنجاه میلیارد ، پنج تا پنج تا بشمارد و بنویسد . توصیه پنجم) ماشین شخصی نخرید : کی گفته اصلاً شماها بروید و یکی یک دانه ماشین شخصی بخرید ؟ کی گفته تا من همین الان هفت نمره از انضباطش کم کنم و یک منفی هم توی دفتر کلاسی برایش بگذارم . هان ؟ وای به روزگارش اگر بفهمم . از فردا همه تان ماشین هایتان را توی پارکینگ پارک می کنید . آنهایی هم که پارکینگ ندارند ، توی کوچه پارک می کنند . هر کس هم که کوچه اش جا ندارد ، توی خیابان پارک می کند و دزدگیرش را هم فعال می کند . بعد که ماشین تان را پارک کردید ، مثل بچّۀ آدم می روید توی صف اتوبوس و خودتان را سر موقع . . . می فهمید ؟ سر موقع ! . . . به مدرسه می رسانید . یا چی ی ی ی ؟ با مترو می آیید مدرسه . خیال نکنید اگر ماشین تان را دو تا کوچه آن طرف تر از مدرسه پارک کنید ما نمی فهمیم ها ! ما خیلی هم خوب می فهمیم . از فردا به مش جعفر می سپاریم که جوراب تک تک تان را در بیاورد و انگشت های پایتان را چک کند . هر کس انگشت پایش له نشده بود ، یعنی چی ؟ یعنی اینکه با اتوبوس نیامده . بازرسی بدنی تان هم می کنیم. هر کس که تنش سیاه و کبود نشده بود ، چی ی ی ی ؟ می فهیمم که با مترو مدرسه نیا . . . مده . . . هر کس ماشین شخصی ندارد ، حق ندارد برود ماشین شخصی بخرد ها . . . ! البته ناامید هم نباشید ، می تواند به جایش برود پولش را بگذارد در بانک . خدا را چه دیدی ؟ شاید یک دانه مدل بالاترش را توی قرعه کشی برنده شد . اصلاً پول ندارید ؟ . . . الهی بمیرم ! اشکال ندارد . دانش آموزان فقیر و بی بضاعت می توانند جهت کسب اطلاعات بیشتر پیش خودم بیایند تا نحوه خریدن ماشین شخصی را از طریق وام و تسهیلات بهشان آموزش بدهم . توصیه ششم) پیاده روی ورزش بسیار مفیدی است : بچّه های عزیز ! حالا که می گویند اتوبوس های جدید را به شهرداری واگذار نکردند ، به جهنم ! حالا اتوبوس چیه با آن صدای زمخت و وحشتناکش . به قول بر و بچز چی ی ی ی ی ؟ قوطی کنسرو آدم . . . همۀ تان همیشه پیاده روی کنید چرا که روی دیوار همۀ دکترها هم نوشته شده است که پیاده روی خیلی خوب است . عزیزان ، کافیست که یک ذرّه وقتتان را بیشتر کنید و پیامهای زیبای اطرافتان را خوب خوب بخوانید تا بفهمید . توصیه هفتم) شیطان گولتان نزند : نبینم کسی شیطان گولش بزند و این قوانین و فرهنگ های ترافیک را رعایت نکند . ها . . . ! هر کس شیطان توی جلدش رفت از نمرۀ انضباطش دو نمره کم می کنیم . . . برای امروز کافی است . دوستان هفته آینده تک تک تان ماشین هایتان را می آورید توی کوچۀ مدرسه پارک می کنید تا از نظر سوخت سی . ان . جی . همه شان را یکی یکی چک کنم . هر کسی که ماشینش را نیاورد یا یادش رفت بیاورد یا گفت فراموش کرده ماشین بخرد یا زبانم لال ماشینش بنزین سوز بود ، از مدرسه پرتش می کنم بیرون ها ! . . . من گفته باشم که هفته دیگر هیچ کس بدون ماشین پایش را سر کلاس نگذارد . ـ همه دانش آموزان با هم : آقا . . . اجا . . . زه ؟ ! ـ معلم ترافیک : بسّه بسّه ! . . . حرف نباشد ، بهانه هم نیاورید با امید به اینکه شاهد آن روزی باشیم که هیچ دانش آموزی در دنیا ترافیک به وجود نیاورد چی ی ی ی ؟ ترا . . . فیک به وجود نیا . . . و . . . رد ! زی لی لی لینگ (ترجمه : زنگ مدرسه) . . . خسته نباشید بچّه ها . یادتان باشد هفته بعد باید با چی بیایید ، سر کلاس ! . . .

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 96صفحه 14