مجله نوجوان 99 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 99 صفحه 9

جویبار خاطرات روزی مشهدی علی که کارهای خرید خانه را انجام می داد رفته بود میوه بخرد . از انجیر نوبر تازه هم که در میوه فروشی بود ، دو کیلو خرید و به منزل آورد . امام تا پاکت انجیر را دستش دید فرمود : چقدر است ؟ مشهدی علی گفت : دو کیلو آقا ! امام فرمودند : بروید یک کیلو را پس بدهید . یک کیلو کافی است . مشهدی علی هر طوری بود یک کیلو را برد ، پس داد . عزیزخواه امام آن ایامی که در پاریس بودند ، با نصب بخاری در اتاق محل اقامتشان موافق نبودند و می گفتند در ایران خیلیها هستند که بخاری ندارند لذا اجازه ندادند در اتاقشان بخاری نصب کنند . حجت الاسلام و المسلمین علی دوانی همسر حضرت امام یک مقدار پارچه و پرده گرفته بودند تا مثلاً تعویضی در پرده ی اتاقها صورت دهند . حضرت امام به ایشان فرمودند شما که پسرهایت را داماد و دخترهایت را عروس کرده ای ، دیگر چه ضرورت دارد به اینکه این تعویضها صورت گیرد ؟ یعنی حضرت امام ، ضرورت هر چیزی را در نظر داشتند و تا این اندازه در هزینه ها تأمل به خرج می دادند و به قناعت پایبند بودند . حجت الاسلام و المسملین محمدرضا رحمت ای تبلور تاریخ ای پیر ! ای تبلور تاریخ ! ای امام ای صخره از صلابت قد قامت تو رام ای از تو وامدار ، کران تا کران نور ای تیغ شب شکار علی در نیام گور ای سرو ، ای انا الحق منصور آفتاب ای چرخش نگاه تو منشور آفتاب برخیز بر فراز سر خلق نوحه گر پرواز ده کبوتر دستانت ای پدر گلخنده را به جوهره ی گل گره بزن رفتی و دل کرانه ی طوفان آتش است جانهای سوگوار نیستان آتش است افلاک و عرشیان همه گریان و بی قرار چشم یتیم و سفره ی بی نان در انتظار برخیز و باز بر سر شیطان نهیب کش کاخ ستمگران همه اندر لهیب کش ای سرو! ای انا الحق منصور آفتاب ای گردش نگاه تو منشور آفتاب خواهم ز خمّ یاد تو دل بر سبو دهم جان را میان اشک بصر شستشو دهم غلامرضا رحمدل

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 99صفحه 9