سر مقاله
نوبت
قیصر امین پور
و آسیاب نان
آسوده
همچنان
می چرخد
دندان گرد سنگ
ـ سنگاسیاب نان ـ
چون لقمه ای بزرگ
جهان را
آخر به کام خویش فرو
خواهد برد
و بوی حسرت نان
ما را
ـ تمام ما را ـ
خواهد خورد
ما ایستاده ایم
و لحظه لحظه نوبت خود را
خمیازه می کشیم
اما
این آسیاب کهنه به نوبت نیست
ـ شاید همیشه نوبت ما
فرداست !
و آسیاب کهنۀ نان
همچنان
می چرخد
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 99صفحه 3