میشود و میگوید: «یا جای من توی
این کلاس است یا جای شما بیادبها!»
شما میتوانید فوراً بگویید:
«نرو! تو هم نمیتونی مثل من دووم
بیاری نرو! »
یا اینکه بگویید: «عزیزم! میخوای
بری؟ یه نیگا به قبلنا کن!» با این
کار هم اعصابنوردی کردهاید و هم
فضای شادی را در کلاس به ارمغان آوردهاید. اشکال اصلی حاضرجوابی بر
اساس مطالعات و دانش شخصی این
است که فضای کلّ جامعه اهل مطالعه نیست چون همچنان رکورد مطالعۀ
ایرانیان از همان چند ثانیه تجاوز
نمیکند و اکثر مردم هم ممکن است
به موسیقی علاقه نداشته باشند و وقتی
شما میگویید: «تو اخم میکنی من
غش میکنم، بده ابروهات و...» ندانند
که قرار است چه بلایی سر ابروهایشان بیاید.
این روش مورد تأیید خیلی از
استانداردهای جهانی هم هست و در
همه جای دنیا هم جواب میدهد. مثلاً
وقتی شما نام پطروس را میآورید همۀ آنهایی که حداقل دورۀ ابتدایی را پشت
سر گذاشتهاند میدانند پای انگشت و
ترک سدّ در میان است پس میتوانید
به پشتوانۀ فرهنگی شما احسنت
بگوید و اعصابش را برای نوردیدن در اختیارتان قرار دهد.
اینها اعصابنوردیهای طنزآمیزی
نیز به شمار میرود.
البته قدیمیها هم کمی تا قسمتی اهل
اعصابنوردی به سبک حاضرجوابی
بودند. مثلاً وقتی میگفتید: ساعت
چنده؟ میگفتند: شستم رو بنده! یا
پاسخ میدادند: عقربهش کنده!
وقتی به کسی میگفتید: دوچرخه!
در جواب میشنیدید که: سیبیل بابات
میچرخه!
شاید چنین پدیدهای امکان پذیر
نباشد ولی تصور اینکه سیبیل
بابای کسی مثل ملخ هواپیما،
جلوی دماغش بچرخد هم
لج طرف درمیآمد و هم
خندهدار بود!
به هر حال قدیمیها
هم حال و هوای
خودشان را داشتند
و نباید به آنها خورده
گرفت. مسئله مورد
بحث ما مطالعه است و
حاضر جوابی. پس یادتان
باشد که تا میتوانید مطالعۀ غیر
درسی داشته باشید که بتوانید آدم
حاضرجوابی بشوید. حاضرجوابی
بدجوری جواب میدهد و در حال
حاضر بهترین نوع و با کلاسترین
شیوۀ اعصابنوردی است. حتی
از قطع کردن آب هنگامی
که میهمانتان به مستراح
رفته هم مؤثرتر است؛ باور
کنید!
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 198صفحه 21