مجله نوجوان 210 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 210 صفحه 8

مریم شکرانی خاطرات دکتر عنصری! خاطره اول: مگر بنده اینجوری‏ام؟! (مراجعه شود به پاورقی) بنده هرچی حساب و کتاب می‏کنم، به این نتیجه می‏رسم که برای پول درآوردن هیچ چیز از دیگران کم ندارم. مگر من از آن مردک انرژی درمان که در شبکه‏های ماهواره‏ای مردم را سرکار می‏گذاشت، کمتر هستم؟! بنده خودم با چشمهای خودم هرروز مشاهده می‏فرمودم که چقدر مشتری به ایشان زنگ می‏زد و التماس می‏کرد که نوبت بگیرد. اصلا همین آمیرزا چقلی خودمان یک الف پیرمرد با پول خرچنگ قورباغه نویسی با جوهر زعفران شش تا برج ساخت. بس که این مردم طلسم و جادو داشتند که باطل کنند! به جان ما نباشد به جان خودشان این پیرمرد مدرک کلاس اول ابتدایی نهضت را هم نداشت. چی توی کله‏ام است؟! این پرسشی است که بنده الان گلاب به رویتان به دلیل مشکل اجابت مزاج و اینها فرصت پاسخگویی به آن را ندارم و پاسخ دادن به آن خاطره‏ای جداگانه را می‏طلبد. خاطره دوم: طالع بینی چینی و آمریکایی و استوایی و قطب جنوبی و... اینها را که دیده‏اید چقدر مد شده است؟! چه اشکالی دارد؟ چرا به خاطره آدم چپ چپ نگاه می‏کنید؟! مگر همین شما هر دقیقه از مجله و روزنامه دنبال فال نیستی؟! به هر حال یک نوع کار فرهنگی است دیگر که مجله و روزنامۀ مملکت هم توی خطش زده است. حالا هی شما با آن نگاه‏هایت آدم را ضایع کن و نگذار دو کلمه خاطره‏اش را بنویسد ها! می‏گویم کار فرهنگی است... بگذریم، گیر ندهید دیگر! هومیوپاتی بود، مومیوتاپی بود؟؟! نه، مثل اینکه موهیوتاپی بود! چه می‏دانم یک تخصص خارجکی بود که تازگی‏ها بعضی از دکترها به هم زده‏اند. فکر کن شما سی جلسه می‏روی ویزیت‏های قشنگ قشنگ تقدیم می‏کنی که ریشه میخچه پای جنابعالی را در روح و روانتان پیدا کنند و از آن طریق درمانتان کنند. خلاصه به حق چیزهای نشنیده! می‏بینید مردم چطور از سنگ هم پول در می‏آورند؟! اینها همه مقدمه‏ای است برای عبرت من و شما و صد البته خاطرات بعدی که بنده ایده‏ام را لو دادم. خاطره سوم: سلام!... شما از عدد چهار چه می‏دانید؟! همان بهتر که ندانید چرا که ایدۀ آدم دزدیده می‏شود! ما هم که خدا را شکر در مملکتمان قانون کپی رایت و اینها نداریم. فقط خلاصه بگویم که انسانها به چهار تا عنصر آب، باد، هوا و خاک تقسیم می‏شوند که این چهار تا عنصر روی سلامتی‏شان و اینها تاثیر می‏گذارد. و اینکه آخییییی! یادتان است ما هم در کودکی مثل تمام کودکان مملکتمان آرزو داشتیم دکتر شویم؟! بالاخره همانطور که نبوغ هست، جبر زمانه هم هست ولی خب اشکالی ندارد، ماهی را هروقت از آب بگیرید تازه است. خاطره چهارم: مژده! مژده! امروز کارت ویزیتم آماده شد و یک آگهی گنده رنگی هم در کلیۀ نشریات خانوادگی و غیرخانوادگی چاپ کردم و حالا که خیالم راحت شده و بنده به طور رسمی به عنوان اولین مجری این طرح معرفی شدم بهتان می‏گویم چه در کله‏ام میگذشت؟! با اجازۀتان معرفی می‏کنم: بنده از این به بعد دکتر عنصری هستم، متخصص عناصر چهارگانه! کافی است شما ویژگی‏های

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 210صفحه 8