پسرا شیرن، مثل شمشیرن
لیلا بیگلری
پسرا شیرن مثل شمشیرن؟!
آدم از دست این پسرها خیلی لجش میگیرد. وقتی هم که به نوروز نزدیک میشویم و روزهای پر جنب و جوش خانهتکانی و خرید لباس برای عید نوروز از راه میرسد، این احساس لجگرفتگی، شدیدتر و دردناکتر میشود.
در بهترین حالت که ممکن است پسرها در کارهای خانهتکانی کمک کنند، وظیفۀ پاک کردن شیشهها یا تمیز کردن دیوارها را به عهده میگیرند. آن هم به این طریق که باید تمام وسایل شستشو از قبیل پارچه و ابر و سطل آب و پودر شستشو و مایع سفیدکننده و مایع شیشهشوی را ما دخترها برایشان آماده کنیم، بعد بدویم از سر کوچه برایشان دستکش
مناسب بخریم که خدای
ناکرده پوست دستشان
ناراحت نشود! هر نیم
ساعت یک بار هم
برایشان چای و
شیرینی ببریم تا
خستگی از تنشان به
در برود. موسیقی مورد علاقۀشان را هم در تمام طول زمانی که دارند کار میکنند تحمل کنیم. در ضمن، این آنها هستند که زمان کار را تعیین میکنند نه کس دیگری. تازه بعد از گربهشوی کردن در و دیوار و به گند کشیدن فرش و موکت و سرامیک، ما دخترها باید به جان فرش و موکت و سرامیک بیفتیم و آنها را تمیز کنیم.
از این بدتر اینکه به جز خدماتی که در هنگام دیوارشویی باید بدهیم، باید غذای مورد علاقۀشان را نیز آماده کنیم تا انگیزۀ لازم را برای یک روز کار کردن در طول سال داشته باشند!
و این تازه اول مصیبت است زیرا مادر و مادربزرگمان از این پس هرجا که مینشینند و در تمام مدت نوروز
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 210صفحه 14