مجله نوجوان 58 صفحه 23
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 58 صفحه 23

این ذبح عظیم .... شعر اینکه دلباخته تا مرز عدم می آید آفتابی است که از شرق حرم می آید سدّی از بال ملائک بگذارید که او بی خبر از وزش تیغ ستم می آید او چه دیده است در آن سرخی میدان که مدام به زمین می خورد و چند قدم می آید... تازه این اوّل بی تابی و بی خوابی توست صبر کن واقعه در واقعه غم می آید جامی از داغ تو در ظهر عطش نوشیدم جوی خون است که از چشم قلم می آید طبل طوفان تو را کوفته این ذبح عظیم موج آیینه از این تیغ دو دم می آید. محمد فخار زاده مظلومترین پیشانی صبح گر که در تب می سوخت مظلوم ترین ستاره دیشب می سوخت روشن شده از زلال چشمت خورشید! از آه تو آئینهء مذهب می سوخت دیدی که چگونه آسمان در تب عشق تا نام تو می شکفت بر لب می سوخت شبهای سیاه کوفه در نخلستان با رایحهء غریب یا رب می سوخت از غربت فریاد عطشناک حسن کی سوخت دلی چنان که زینب می سوخت!؟ راضیه رجائی

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 58صفحه 23