مجله نوجوان 18 صفحه 32
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 18 صفحه 32

قصه اسباببازیها انیمیشن قصه اسباببازیها در سال 1995 ساخته شد و کارگردان آن جانلستر است. این انیمیشن بلند 81 دقیقه است و بچهها با عروسکها بازی میکنند. این یک واقعیت است. همه ما یک روزی با اسباببازیها بازی کردهایم.چه عروسکهای کوکی، چه عروسکهای بزرگ دخترانه و یا سربازیهای سبزرنگ کوچک و غیره. ولی واقعاً اگر اسباببازیها واقعی بودند چه اتفاقی میافتاد؟ به نظر شما اگر آنها صاحب اندیشه و احساس بودند چه میگفتند؟ در این فیلم دو استودیوی بزرگ پیکسار و دیزنی سعی کردهاند تا ما را به دنیای اسباببازیها ببرند. فیلمی که اولین انیمیشن بلند تمام کامپیوتری است و همه این امکانات در خدمت یک گروه اسباببازیو بهطور خاص ورودیۀ یک عروسک کابویی قرار گرفته است. و وودی عروسک مورد علاقه صاحبش بود. پسر کوچکی به نام اندی. اندی او را همه جا میبرد و از او تعریف میکرد. به هر حال روز تولد اندی همه چیز تغییر میکند. اندی عروسک جدیدی هدیه میگیرد و ورودی ناگهان فراموش میشود و از اوج به جایگاهی معمولی. مثل بقیه عروسکهای اندی سقوط میکند. عروسکهایی مثل آقای کله سیبزمینی، رکس، سگ کوچک و هم. شبها که همه به خواب میروند عروسکها بیدارند. آنها متوجه ناراحتی وودی و بدرفتاریهای او با تازهوارد هستند بنابراین وقتی عروسک جدید تصادفاً از پنجره سقوط میکند. همه وودی را مقصر و قاتل او میدانند و وودی ناچار میشود برای اثبات بیگناهیاش از خانه بیرون رود و تازهوارد را به خانه بازگرداند. نقطهای که تازه شروع ماجراهای هیجانانگیز قصه است. قصه اسباببازیها از اینجا به بعد پر از خلاقیت می­شود تا حدی که شما خیلی زود نهتنها نظر به زنده بودن اسباببازیها را میپذیرید که در ماجراهای آنها و غم و شادی و مسائل آنها شریک میشوید. اتفاقی که در این فیلم افتاده. اتفاق عجیبی است. عجیب و قابل احترام در فیلم کمپانی هیولاها. همه ما حداقل یک بار از خودمان پرسیدیم. اگر واقعاً هیولاهای رؤیاهایمان زنده بودند و به خوابمان میآمدند. چه اتفاقی میافتاد؟ و در قصه اسباببازیها سؤالی مشابه همراه می­شود. اگر واقعاً اسباببازیهای چوبی و پلاستیکی واقعی بودند چه اتفاقی میافتاد. آنها چه احساسی داشتند. چه صدایی داشتند و به چه قابلیتهای انسانی نزدیک میشدند؟ این به تنهایی جذاب و قابل توجه است. صدای تام هنکس در نقش وودی بسیار خوب جا افتاده است. به نظر میرسد این خوبی زیاد به ضرر سازندگان فیلم تمام شده چون پس از مدتی بیننده ترجیح میدهد چهره تام هنکس را به جای عروسکهایی که میبیند روی صفحه تلویزیون داشته باشد ولی با کمی دقت و غرق شدن در مسیر داستانی این شکل هم رنگ میبازد و در نهایت بیننده به این نتیجه میرسد که صداها در مجموع خوب انتخاب شدهاند. به جز صداها بقیه عوامل سازنده فیلم هم به خوبی از پس کارهایشان برآمدهاند. صرف نظر از مسائل تکنیکی، قصه اسباببازیها صاحب پیرنگی انسانی است. کمتر بچهای بعد از دیدن این فیلم بین اسباببازیهایش فرق میگذارد. شاید باور نکنید ولی من کوچولویی را میشناسم که بعد از دیدن این فیلم با دوست قدیمیترش آشتی کرد. چون فکر کرد اگر این کار را نکند، درست مثل اندی تحت تأثیر یک اتفاق و یک دوستی جدید، دوست قدیمیاش را فراموش کرده است و دوست قدیمی هم او را به راحتی پذیرفت چون فکر میکرد اگر این کار را نکند ممکن است مثل وودی به دردسر بیفتد و مجبور شود برای اثبات خوب بودن خودش از خیلی از مواضعش کوتاه بیاید ودر پرانتز بگویم که لطفاً باور کنید چون من با مادر این دو دوست همراه بودم و با جفت چشمهای خودم دیدم که هر دوی آنها از یک CD فروش کنار خیابان، قصه اسباببازیها را خریدند اسناد بیشـر ادعای من هم در دفتر مجله موجود است. همین!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 18صفحه 32