د مثل دوست
بهار، بوی امام پنجم را آورده است
بعضی چیزها جدیدش خوب است و بعضی چیزها کهنهاش! مثل چی؟
مثلا سال نو و روز نو بهتر از سال و روز کهنه است، به شرط آن که در
سال و روز نو، سعی کنیم خودمان هم بهتر از قبل باشیم. امّا دوستی و
آشنایی، هرچه کهنهتر باشد، عزیزتر و با ارزشتر است. برای همین است
که ما به دوستان قدیمی، علاقۀ بیشتری داریم.
حالا سال، نو شده است و دوستی ما و شما کهنه! پس ما از دو بابت
خوشحالیم، هم به خاطر سال جدید و بهاری که از راه رسیده است؛ هم
از این که به عمر دوستی ما اضافه شده است. حالا همدیگر را بهتر
شناختهایم و با هم انس گرفتهایم. این دوستی را به فال نیک میگیریم
و آرزو میکنیم که سالهای سال در کنار هم باشیم.
امّا غیر از تبریک سال نو، شادباش دیگر هم داریم. هفتهای که
پیش رو داریم، با بهار عمر یکی از امامان معصوم ما مصادف شده است.
این امام عزیز، حضرت امام محمّد باقر (ع) است. حاجیانی که امسال از
مکّه و مدینه برگشتهاند. حتماً قبر این امام عزیز را در قبرستان بقیع زیارت
کردهاند. امّا امروز میخواهم به یکی از صفات آن امام بزرگوار اشاره کنم
تا شاید بتوانیم از صفت آسمانی ایشان بهرهای ببریم و سال جدیدمان را
با خلق و خوی امام پنجم آغاز کنیم:
یک روز مرد جاهلی به حضور امام رسید و با
کلمات بسیار زشتی به ایشان ناسزا گفت. امام
نازنین ما با وجود آن که قلبشان شکسته بود و
توقّع این رفتار را نداشتند، از آن مرد دعوت
کردند که به خانهشان برود. بعد با مهربانی به
او گفتند: «تو اشتباه میکنی، کلمهای که تو با
آن مرا خطاب کردی، درست نیست.» و بعد،
آن قدر حرفهای زیبا به او زدند و از او پذیرایی
کردند که آن مرد جاهل، به پای امام افتاد و از
ایشان عذرخواهی کرد. آن روز، وقتی که آن مرد
با چشمان اشکبار از خانه امام محمّد باقر (ع)
میشد، مردم مدینه با تعجب او را به هم نشان
میدادند. درحالی که باور نمیکردند او همان کسی
باشد که به عزیزترین مخلوق خداوند ناسزا
گفته بود.
سردبیر
مجلات دوست کودکانمجله کودک 28صفحه 4