شخصیت رضاخان
اطلاعات نظامی و تاریخی فقط برای شاه کفایت نمی کند و هر نظامی مطلعی را نمی توان به شاهی انتخاب کرد رضاخان نظامی بود ولی به درد سلطنت نمی خورد.(116)
* * *
ما از رضاخان چندان توقعی نداریم، او با وضع سربازی بزرگ شده بود و گوشت و خون او با این فجایع تربیت شده بود. او نمی توانست بفهمد که عفت و پاکدامنی و امانت و درستی برای یک سرباز اهمیتش بیشتر است تا برای دیگر افراد توده، و سرباز به دینداری نیازمندتر است از دیگران لکن با قانونگذارها که خود را دانشمند به حساب می آورند سخن داریم.(117)
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 63 رضاخان اصلا سواد نداشت، و سرباز بیسوادی بیش نبود.(118)
* * *
چنانچه شما دیدید سرچشمه می گرفت از رضاخان تمام مفاسد و تمام قشرهایی که دوروبَر او جمع شده بودند از خودش بودند.(119)
26 / 4 / 58
* * *
رضاخان هم یک نفر بود. وقتی هم که آمد به تهران، یک نفر آدمی بود که در یک فوجی، در یک چیزی، یک منصب کوتاهی داشت؛ لکن دریافته بودند آنهایی که می خواستند با قُلْدری این مملکت را چپاول کنند که این اهل این کار است. از این جهت او را فرستادند...
رضاخان هم یک آدمی بود که بچۀ یک نفر آدم پایین بود. لکن چون تربیت تربیت انسانی نبوده است و اسلامی نبوده است، یک نفر آدم فاسد از کار درآید، یک کشور را به سالهای طولانی به فساد می کشد.(120)
10 / 11 / 59
* * *
شما خیال نکنید که اول رضاخان یک دیکتاتوری بود، یا هیتلر یک دیکتاتور بود، آن وقتی که رضا خان در آن محلی که متولد شد دیکتاتور نبوده است. هیتلر هم نبوده دیکتاتور. کم کم که وارد جامعه
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 64 شدند و قدرت پیدا کردند هرچه قدرت زیادتر شد، آن ملکه ای که در باطنش بود هی زیادتر شد. و همین طور بتدریج قوّت پیدا کرد، تا یک وقت یک دیکتاتوری شد مثل هیتلر.(121)
24 / 11 / 59
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 65