تظاهر مذهبی
مگر محمدرضا نمی گفت من مسلمانم، قرآن هم طبع می کرد، خدمت حضرت رضا هم می رفت و می ایستاد و برایش زیارتنامه هم می خواندند و نماز هم می خواند و همۀ این کارها را می کرد؛ اما نبود این طور.(495)
17 / 4 / 58
* * *
در زمان این دومی هم، که دنبال این معنا بود که با سالوسی ابتدائاً کارها را انجام بدهد، و معلمهایی هم در این باب داشت، شروع کرد سالوسی از جهاتی. یکی راجع به اینکه خودش را به دیانت می بست. قرآن چاپ کرد! هرچند وقت یک دفعه می رفت در حرم حضرت رضا و می ایستاد و نماز می خواند و زیارت می کرد! این یک راه بود. یک راه دیگر هم که برای طبقات دیگر پیش گرفته بود این بود که ما می خواهیم این مملکت را به «تمدن بزرگ» برسانیم.(496)
26 / 6 / 58
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 277 آقای کارتر هم از آن اشخاصی است که تربیت آسمانی ندارد. اگر شنیده باشید، این چند روز، یک دفعه رفته است کلیسا و دعا کرده که این افراد خارج بشوند. شما بدانید که این دعای او هم مثل دعاهای محمدرضاست که مشهد می رفت و دعا می کرد. اینها همان مثلی است که یکی از حکمای ما عبید زاکان گفته است که مژدگانی که گربه عابد شده است. همین است مسأله.(497)
8 / 9 / 58
* * *
این آخر که محمدرضا شروع کرد، شیطنتهایی کردند این هم با حربۀ اسلام. این هم شروع کرد، ابتدا به همان حرفهای کارهای پدرش کردن. قرآن مثلاً طبع کرد. سالی هم یک دفعه ـ دو دفعه به مشهد می رفت و نمازی می خواند و از این مسائل می خواست مردم را گول بزند. و گاهی هم یک دسته ای را گول می زد. کم کم دیگر خودش را محتاج به گول زدن نمی دید شروع کرد به اِعمال قدرت کردن. از آن طرف مردم را از همۀ مواهب محروم کرد.(498)
7 / 10 / 58
* * *
خوب شد که صدام حسین را به ظواهر اسلام کشانده؛ برای اینکه این روزها می گویند نماز هم می خواند! توی مسجد هم می رود! این همان کارهایی بود که محمدرضا می کرد، عیناً همان. اینها از یک آخور ارتزاق می کنند. آن هم یک وقتی که پیش می آمد، بدترین فحشها را به علمای اسلام می داد و به اسلام هیچ کار نداشت، ضربه می زد. یک وقت که ضعیف و بیچاره می شد، می رفت نماز می خواند و
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 278 در حرم حضرت رضا می رفت و نماز می خواند و از این بساط درمی آورد.(499)
8 / 7 / 59
* * *
ما در زندگی خود در این انقلاب اسلامی چیزهایی دیده ایم و قبل از آن صحنه هایی دیده بودیم باورنکردنی و شگفت انگیز. از دوره افتادن رضاخان در تکایا و شمع روشن کردن تا قرآن طبع نمودن محمدرضا و احرام حج بستن.(500)
15 / 3 / 61
* * *
ما همه دیدیم قرآنی را که محمدرضا خان پهلوی طبع کرد و عده ای را اغفال کرد و بعض آخوندهای بیخبر از مقاصد اسلامی هم مداح او بودند.(501)
15 / 3 / 68
* * *
کتابتاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 279