فصل دوم در آداب انحناء رکوعی است
بدان که عمدۀ احوال صلوة سه حال است، که سایر اعمال و افعال
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 349 مقدّمات و مهیّئات آنها است: اول قیام؛ و دوم رکوع؛ و سوم سجود. و اهل معرفت این سه را اشاره به توحیدات ثلاثه دانند. و ما در سرّالصّلوة آن مقامات را حسب ذوق عرفانی مذکور داشتیم. و اینک با لسانی دیگر بیان این منازل کنیم که با عامّه مناسبتی داشته باشد.
پس گوییم که چون صلوة معراج کمالی مؤمن و مقرِّب اهل تقوی است، متقوّم به دو امر است که یکی مقدمۀ دیگر است:
اول، ترک خودبینی و خودخواهی؛ که آن، حقیقت و باطن تقوی است.
و دوم، خداخواهی و حق طلبی؛ که آن، حقیقت معراج و قرب است. و لهذا در روایات شریفه است که الصَّلوةُ قُربانُ کُلِّ تَقیِّ چنانچه قرآن شریف نیز نور هدایت است ولی برای متّقین: ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیه هُدیً لِلْمُتَّقین.
بالجمله، در این سه مقام که مقام قیام و رکوع و سجود است، این دو مقام به تدریج حاصل شود. پس، در حال «قیام» ترک خودبینی است به حسب مقام فاعلیّت؛ و رؤیت فاعلیّت حق و قیّومیّت حق مطلق است. و در «رکوع» ترک خودبینی است به حسب مقام صفات و اسماء؛ و رؤیت مقام اسماء و صفات حق است. و در «سجود» ترک خودبینی است مطلقاً و خداخواهی و خداطلبی است مطلقاً. و جمیع منازل سالکین از شئون این مقامات ثلاثه است؛ چنانچه بر اهل بصیرت و اصحاب عرفان و سلوک واضح است.
و چون سالک در این مقامات توجّه به این نمود که سرّ این اعمالْ توحیدات ثلاثه است، هر یک از مقامات که دقیقتر و لطیفتر است سالک را مراقبت بیشتر ضرور است. و البته خطر مقام بالاتر و لغزشش بیشتر است.
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 350 پس، در مقام رکوع چون سالک را دعوی آن است که در دار وجود علم و قدرت و حیوة و اراده ای جز از حق نیست و این دعوی بسیار بزرگ و مقام بسیار دقیقی است و از امثال ما این دعاوی نشاید، به باطن ذات باید به درگاه مقدّس حقّ روی تضرّع و مسکنت و ذلّت آوریم و عذر قصور و تقصیر خواهیم، و نقصان خود را به عین عیان و شهود وجدان دریابیم؛ شاید که از مقام مقدّس توجّهی و عنایتی شود و حال اضطرار اسباب دستگیری ذات مقدّس شود ـ اَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء.
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 351