فصل سوم در آداب قلبیّۀ سالک است هنگام توجّه به آب برای طهارت
و در این باب حدیث شریف مصباح الشّریعه را ذکر و ترجمه می کنیم تا قلوب صافیۀ اهل ایمان را از آن نورانیّتی حاصل شود.
فی مِصْباح الشَّریعَةِ قالَ الصّادِقُ علیه السلام: اِذا اَردْتَ الطّهارَةَ
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 61 وَالوُضوءَ، فَتَقَدّمْ اِلیٰ الْمٰاءِ تَقَدُّمَکَ اِلیٰ رَحْمَةِ اللّه . فَاِنَّ اللّه تَعٰالیٰ قَدْ جَعَلَ الْمٰاءَ مِفتاحَ قُرْبَتِهِ وَ مُناجاتِهِ وَ دَلیلاً اِلی بِسٰاطِ خِدْمتِهِ. وَ کَمٰا اَنَّ رَحْمَةَ اللّه تُطَهِّرُ ذُنُوبَ الْعِبٰاِد، کَذٰلِکَ النَّجٰاسٰاتِ الظّاهِرَةَ یُطِهِّرُهَا الْمٰاءُ لا غَیْرُ. قٰالَ اللّه تَعالیٰ: هُو الَّذی اَرْسَلَ الرِّیٰاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ وَ اَنْزَلْنٰا مِنَ السَّمٰاءِ ماءً طَهوُراً. وَ قالَ اللّه تَعالی: وَ جَعَلْنا مِنَ الْمٰاءِ کُلَّ شَیْ ءٍ حَیٍّ، اَفَلا یُؤْمِنونَ. فَکَمٰا اَحْیٰا بِهِ کُلَّ شَیْ ءٍ مِنْ نَعیمِ الدُّنْیا، کَذلکَ بِرَحْمَتِهِ وَ فَضْلِهِ جَعَلَ حَیٰوةَ الْقُلُوبِ الطّاٰعٰاتِ. وَ تَفَکَّرْ فی صَفٰاءِ الْمٰاءِ وَ رِقَّتِهِ وَ طُهْرِهِ وَ بَرَکَتِهِ وَ لَطیفِ امْتِزاجِهِ بِکُلَّ شَیْ ءٍ. وَ اسْتَعْمِلْهُ فی تَطْهیرِ اْلاَعْضٰاءِ الَّتی اَمَرَک اللّه بِتَطْهیرِهٰا [ خ ل: و تعبُّدِک بِاَدائها]. وَ آتِ بِآدٰابِهٰا فی فَرائِضِهِ وَ سُنَنِهِ؛ فَاِنّ تَحْتَ کُلِّ وٰاحِدةٍ مِنْهٰا فَوائِدَ کَثیرَةً؛ فاِذا اسْتَعْمَلْتَها بِاْلحُرْمَةِ، اِنْفَجَرَتْ لَکَ عُیونُ فَوائِدِهِ عَنْ قَریبٍ. ثُمَّ عٰاشِرْ خَلْقَ اللّه کَامْتِزاجِ الْمٰاءِ بِاْلاَشْیٰاءِ: یُؤَدّی کُلَّ شَیْ ءٍ حَقَّهُ وَ لا یَتَغَیَّرُ عَنْ مَعناهُ، مُعْتَبِراً لِقَولِ رَسولِ اللّه صلّی اللّه علیه و آله: مَثَلُ المُؤمِنِ المُخْلِص] خ ل: الخاصّ[ کَمَثَلِ الماءِ. وَلْتَکُنْ صَفْوَتُکَ مَعَ اللّه تَعاٰلیٰ فی جَمیعِ طاعَتِکَ کَصَفْوَةِ الْمٰاءِ حینَ اَنْزَلَهُ مِنَ السَّمٰاءِ وَ سَمّاٰهُ «طَهوراً». و طَهِّرْ قَلْبَکَ بالتَّقْویٰ وَالیَقینِ عَندَ طَهارَةِ جَوارِحِکَ بِاْلٰماء.
در این حدیث شریف لطایف و دقایقی است و اشارات و حقایقی است که قلوب اهل معرفت را زنده کند و ارواح صافیۀ اصحاب قلوب را حیات بخشد. فرماید:
چون ارادۀ طهارت و وضو کردی، متوجّه آب بشو آن سان که متوجّه رحمت حق شوی، زیرا که حق تعالی قرار داده آب را کلید تقرّب به خود و مناجات خویش و راهنمای بساط خدمت خود. و چنانچه رحمت خدا پاک می کند گناهان بندگان را همانطور نجاسات ظاهره را آب پاک می کند نه غیر آن. خدای تعالی فرماید: «اوست آن کس که فرستاد بادها را برای بشارت در جلو رحمتش و نازل نمودیم از آسمان آب پاکیزه را.» و فرمود خدای
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 62 تعالی: «و قرار دادیم از آب هر چیز زنده را.»
و این که در این حدیث آب را به رحمت حق تشبیه، بلکه تأویل، نموده یکی از نکاتش آن است که آب یکی از مظاهر بزرگ رحمت حق است که در عالم طبیعت آن را نازل فرموده و مایۀ حیات موجودات آن را قرار داده؛ بلکه رحمت واسعۀ الهیّه را که از سماء رفیع الدّرجات حضرت اسماء و صفات نازل و اراضی تعیّنات اعیان به آن زنده گردیده، اهل معرفت به «آب» تعبیر نمودند. و چون در آب ملکی ظاهری جلوۀ رحمت واسعۀ الهیّه از دیگر موجودات دنیائی بیشتر است، حق تعالی آن را برای تطهیر از قذارات صوریّه قرار داد و مفتاح باب قرب و مناجات خود مقرّر فرمود و راهنمای بساط خدمت خویش، که باب الابواب رحمتهای باطنیّه است، قرار داد. بلکه آبِ رحمتِ حق در هر نشئه ای از نشئات وجود و در هر مشهدی از مشاهد غیب و شهود نزول و ظهور کند، تطهیر ذنوب عباداللّه نماید موافق با آن نشئه و مناسب آن عالم؛ پس با آب رحمت نازل از سماء احدیّتْ ذنوب غیبت تعیّنات اعیان تطهیر شود؛ و با آب رحمت واسعه از سماء واحدیّت ذنوب عدمیّت مهیّات خارجیّه تطهیر شود؛ و در هر مرتبه از مراتب وجود مطابق آن مرتبه. و در مراتب نشئات انسانیّه نیز آب رحمت را ظهوراتی است مختلفه؛ چنانچه از آب نازل از حضرت ذات به تعیّنات جمعیّۀ برزخیّه ذنوب سرّ وجودی تطهیر شود (وجودُک ذَنْبٌ لا یُقاسُ به ذَنْبٌ). و با آب نازل از حضرات اسماء و صفات و حضرت تجلّی فعلی رؤیت صفت و فعل تطهیر شود. و با آب نازل از سماء حضرتِ حکمِ عدلْ قذارات خلقیّه باطنیّه تطهیر شود. و با آب نازل از سماء غفاریّت ذنوب عباد تطهیر شود. و با آب نازل از سماء ملکوت قذارات صوریّه تطهیر شود. پس معلوم شد که حق تعالی آب را مفتاح قرب و دلیل بساط رحمت خویش قرار داده. پس از آن، در حدیث شریف دستور دیگری دهد و
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 63 راه دیگری برای اهل سلوک و مراقبه مفتوح فرماید. می فرماید:
و تفکّر نما در صفای آب و رقت و طهارت و برکت آن و لطافت ممزوج شدن آن با هر چیزی. و استعمال کن آن را در تطهیر آن اعضائی که خداوند امر فرموده تو را به پاکیزه نمودن آنها. و ادا کن آداب آنها را در فریضه ها و سنّت های الهی؛ زیرا که در تحت هر یک از آنها فایده هایی است بسیار که چون استعمال نمائی آنها را به احترام، منفجر شود از برای تو ـ در نزدیکی ـ چشمه های فایده های آن.
اشاره فرموده در این حدیث شریف به مراتب طهارت به طریق کلّی. و چهار مرتبۀ کلّی آن را بیان فرموده، که یکی از مراتب آن این است که تا این جای حدیث شریف مذکور است و آن تطهیر اعضاء است. و اشاره فرموده به اینکه اهل مراقبه و سلوک الی اللّه نباید واقف به صور و ظواهر اشیاء شوند، بلکه باید ظاهر را مرآت باطن قرار دهند و از صورْ حقایق را کشف کنند و به تطهیر صوری قناعت نکنند که آن دام ابلیس است. پس، از صفای آب پی به تصفیۀ اعضاء برند؛ و آنها را با ادا نمودن فرائض و سنن الهیّه تصفیه کنند و صفا دهند؛ و از رقّت آنها اعضاء را ترقیق کنند و از غلظت تعصّی بیرون آورند و طهور و برکت را در جمیع اعضاء سرایت دهند؛ و از لطف امتزاج آب با اشیاء کیفیّت امتزاج قوای ملکوتیّۀ الهیّه را با عالم طبیعت ادراک کنند و نگذارند قذارات طبیعت در آنها اثر کند. و چون اعضاء را به سنن و فرائض الهیّه و آداب آنها متلبّس نمودند، فوائد باطنیه کم کم ظاهر شود و چشمه های اسرار الهیّه منفجر شود و لمحه ای از اسرار عبادت و طهارت برای او منکشف گردد. و چون از مرتبۀ اوّل طهارت و دستور آن فراغت حاصل شد، به دستور ثانوی شروع فرمود، و می فرماید:
پس از آن معاشرت کن با خلق خدا مثل ممزوج بودن آب با اشیاء که ادا می کند حقّ هر چیزی را و از معنای خود تغییر نمی کند؛ و تأمّل کن قول رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله را که می فرماید مثَل مؤمن خالص] خ ل: خاصّ[ مثَل آب است.
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 64 دستور اوّل مربوط بود به معاملۀ انسان سالک با قوای داخلیّه و اعضای خود؛ و دستور دوم، که در این فقره از حدیث شریف است، مربوط است به معاملۀ انسان با خلق خدا. و این دستور جامعی است که کیفیّت معاشرت سالک را با مخلوق بیان فرموده؛ و ضمناً از آن، حقیقت خلوت نیز استفاده شود. و آن، چنان است که سالک الی اللّه در عین حال که با هر دسته از مردم معاشرت به معروف کند و حقوق خلقیّه را ردّ نماید و با هر یک از مردم به طور مناسب حال او مراوده و معامله کند، از حقوق الهیّه نگذرد و معنای خود را که عبارت از عبودیّت و توجّه به حقّ است از دست ندهد؛ و در عین حال که در کثرت واقع است در خلوت باشد، و قلب او که منزلگاه محبوب است خالی از اغیار و فارغ از هر نقش و نگار باشد. پس، دستور سوّمی را ذکر فرموده که آن کیفیّت معاملۀ سالک است با خدای تعالی، می فرماید:
باید صفای تو با خدای تعالی در همۀ طاعاتت مثل صفای آب باشد در وقتی ]که] نازل نمود آن را از آسمان و نامید آن را «طهور».
یعنی باید سالک الی اللّه خالص از تصرّف طبیعت باشد و کدورت و ظلمت آن را در قلب او راهی نباشد، و جمیع عبادات او خالی از جمیع شرک های ظاهری و باطنی باشد. و همانطور که آب در وقت نزول از آسمان طاهر و پاکیزه است و دست تصرف قذارات به آن دراز نشده، قلب سالک، که از سماء غیب ملکوت طاهر و پاکیزه نازل شده، نگذارد در تحت تصرّف شیطان و طبیعت واقع شده به قذارات آلوده گردد. و پس از این دستور، آخرین دستور جامع را برای اهل ریاضت و سلوک بیان فرمود، می فرماید: پاکیزه کن دل خویشتن را به پرهیزگاری و یقین در وقت پاکیزه نمودن اعضاء خود را به آب.
و در این، اشاره به دو مقام شامخ اهل معرفت است: یکی تقوا، که کمال آن ترک غیر حقّ است؛ و دیگری یقین، که کمال آن مشاهدۀ حضور محبوب است.
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 65