فصل سوم / خاطرات سعید امانی همدانی
زندگی ساده و با نظم امام
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : مرادی نیا، محمد جواد

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1387

زبان اثر : فارسی

زندگی ساده و با نظم امام

‏اگر مطالبی هست درباره خود حضرت امام، یا اگر از نماز خواندن امام خاطره ‌ای ‏‎ ‎‏داشته باشید از کیفیت رفتاری ایشان بفرمایید؟‏


کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 108

‏ ما دو مرتبه دعوت داشتیم افطار در منزلشان، نماز هم خواندیم، البته نماز اول را‏‎ ‎‏به نظرم ایشان خواندند و تشریف بردند و نماز دوم را نبودند، در سفره هم شماره ‏‎ ‎‏کردیم برنج بود و سبزی خوردن و پنیر و خرما و حلوا و اینها بود یعنی من میزان ‏‎ ‎‏گرفتم برای معیار این که سفره ‌هایی که می‌ تواند تایید امام را داشته باشد.‏

‏ بعد غذا هم که یک نوع بود، دقت کردید که امام با چه افطاری می‌کنند؟ حالا‏‎ ‎‏روزه که نبودند احیانا به خاطر بیماری، ولی کلا برنج می‌ خوردند، چای شیرین می‌ خوردند‏‏؟‏

‏ ندیدم، اصلا آنجا افطار کنند یا الان یادم نیست.‏

‏ حاج آقا از ساده زیستی حضرت امام و از عدم اسراف ایشان اگر صحبتی دارید ‏‎ ‎‏بفرمایید؟‏

‏البته ما که در زندگی خصوصیشان نبودیم، اما از صحبت ‌هایی که می‌ کنند ‏‎ ‎‏پیداست برنامه ریزی صحیح و حساب شده ای داشتند. اینها خوب شرایطی موجود در ‏‎ ‎‏آقا بود که می‌شود گفت اگر ما در زندگیمان از رفتار و کردار و گفتار ایشان و حرکت ‏‎ ‎‏ایشان الگو می‌گرفتیم و عمل می‌کردیم وضعمان بهتر بود. البته اصل مطلب با سطح ‏‎ ‎‏بالایی‌ هاست، چون الناس علی دین ملوکهم. به طور کلی مردم تابع افراد سطح بالا و ‏‎ ‎‏کسانی هستند که ولی امر بر آنها هستند در زمینه‌ های کلی؛ معاشرت، خرید و فروش، ‏‎ ‎‏گرفتن عروسی، عزا، پوشاک، خوراک، مسکن، اینکه اگر بعد از به رحمت خدا رفتن و ‏‎ ‎‏به حق واصل شدن حضرت امام رحمة الله‌ علیه، غالب مسوولان مملکت تاسی می‌کردند، حداقل از رفتار و کردار ایشان الگو می‌ گرفتند برای تداوم انقلاب و زندگی مردم خیلی موثر بود، الان یک مشکل بزرگی که داریم همین رفتار و کردار مسوولان است. مثلا‏‎ ‎‏یک نفر آدم که دین هم نداشته مثل گاندی‏‎ ‎‏آمده با انگلیس با چه قدرت برخورد کرده و ‏‎ ‎‏توانسته افکار مردم را جمع کند و یک مرتبه همه را به هم متصل کند و یک انگلیس را‏‎ ‎‏از هندوستان بیرون کند با همان ساده رفتار کردن و با همان وضعی که داشت. اینها یک ‏‎ ‎‏مقدار زیادی پیشرفت کارش روی همین جریان بوده. ولی خوب دیگر هوای نفس ‏‎ ‎‏نمی‌ گذارد. نمی‌دانم چطوری است مثلا فلان کس عوض اینکه خانه اش را بیاورد در ‏‎ ‎‏یک محیط مردمی در یک محیط ساده می‌برد جای دیگر.‏

کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 109