مجله نوجوان 02 صفحه 28

اعظم دهقان دختران دخترای بزرگتر دخترای کوچیکتر وقتی کوچیکتر بودیم، دور از چشم مامان، کفشهای پاشنه بلندش رو می­پوشیدیم وتق تق باهاش سکندری می­خوردیم. وقتی کوچیکتر بودیم، قشنگ­ترین بازی­مون مامان بازی و خاله بازی بود. تو بازیها به آرزومون برای بزرگتر شدن می­رسیدیم. وقتی کوچیکتر بودیم گاهی خیلی یواشکی به وسایل مامان سرک می­کشیدیم و اگر فرصتی هم دست می­داد لباسهای قشنگش رو تو تنمون امتحان می­کردیم. وقتی کوچیکتر بودیم، بهترین اسباب بازی­مون لوازم کوچولوی آشپزخونه بود که با تکههای سیب و بیسکوییت توش، مثلا غذا می­پختیم و با غذای همون ظرف نیم وجبی مهمونامون رو سیر می­کردیم. وقتی کوچیکتر بودیم، تمام زندگی­مون به ادای بزرگترها رو در آوردن می­گذشت و فکر می­کردیم وای... اگه بزرگ بشیم چی می­شه؟! حالا که بزرگتر شدیم می­خواهیم باز هم خورده نون تو دهن همیشه بسته عروسکهامون بگذاریم و کنار خودمون بخوابونیمشون. حالا که بزرگتر شدیم می­خواهیم گاهی وقتا یه کم کوچیکتر باشیم و باز هم با دوستامون بساط خاله بازی پهن کنیم. حالا که بزرگتر شدیم می­دونیم نمی­شه گذر زمان رو حتی ذره­ای کند کنیم تا یه کم دیرتر بزرگتر بشیم. به نظر شما چاره چیه؟ اینکه دخترا یه کم زودتر از پسرها به بلوغ فکری می­رسن فقط یک حرف دخترونه نیست. حتی خیلی از آقا پسرها هم وقتی که غرورشون کمی از چونه شون پایین­تر می­یاد، این مسئله رو قبول دارن. بزرگترین نشونه همچین چیزی سنی است که دخترا به تکلیف می­رسن و از لحاظ مذهبی ملزم به اجرای دستورات دینی می­شن. خوب، این بزرگترین نشونه است بنابراین یک دختر خانم 18 ساله برابر یک آقا پسر 24 ساله است. باور کنید اگه این تفاوت خیلی جاها نباشه، کمتر نیست یعنی یه جورایی تو شرایط سنی همسان بیشتر از آقا پسرها می­فهمن بنابراین دخترخانم نوجوان یا کمی بیشتر از نوجوان، وقتی یک خرس پشمالو آویزون می­کنه به کوله پشتیش، کم مسئله­ای نیست. شاید بعضی از دختر خانمها دوست داشته باشن همیشه بچه بمونن و با اسباب بازیها و عروسکهاشون بازی کنن یا حداقل تظاهر کنند به اینکه هنوز با عروسک بازی می­کنند اما به غیر از خودشون هیچکس این رو دوست نداره. هیچکس نمی­خواد ببینه دختر نوجوونی که می­تونه بزرگ باشه ادای بچهها رو در بیاره. می­بینید؛ حالا که بیشتر می­فهمید باید جور خیلی چیزها رو بکشید و همیشه بزرگونه رفتار کنید. بعضی از این دختر خانمها بعضی از این دختر خانمها اگه می­دونستند که همین صورت معصوم و شاداب و باوقارشون چقدر زیبا و جذابه هیچ وقت از هنر نقاشی­شون روی صورتشون استفاده نمی­کردند بعضی از این دختر خانمها اگه می­دونستندکه تو مغازهها شلوارهای اندازه قدشون هم پیدا می­شه، شلوارهای کوتاه نمی­خریدن که مجبور بشن زیرش جوراب بلند بپوشن و یا شلوارهای بلند که تای شلوارشون تا زیر زانوشون برسه. بعضی از این دختر خانمها اگه می­دونستند که مقنعه رو مثل همیشه سر کنی قشنگ­تره، هیچوقت لبههای پایینی مقنعه­شون رو مثل یک دیوار حفاظتی برای صورتشون جلو نمی­کشیدند بعضی از این دختر خانمها اگه می­دونستند دخترها هم می­تونن همانقدر پسر باشند که پسرها دختر هستند، راههای زیادی برای تخلیه درست انرژیهاشون پیدا می­کردند و دیگه نیازی به جیغ زدن نداشتند.