مجله نوجوان 02 صفحه 18
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 02 صفحه 18

یک سفر دریایی کوتاه با فیروز زنوزی جلالی جزیره می بینم لنگر را بیندازید کاوه کهن چه شد که دریا نورد شدید؛ آیا اهل قلم بودن و مرد دریا شدن با هم جور در می آید؟ هیچ منافاتی با هم ندارند. از همان دوران کودکی به نوشتن علاقه خاصی داشتم و زنگهای انشا برایم چیز دیگری بود. شاید علاقه من به لباس های سفید نیروی دریایی باعث شد که در دوران جوانی­ام به عنوان افسر دریایی با رسته کمیسری خدمت کنم. سفر به ایتالیا که ازطریق دریای مدیترانه، اقیانوس اطلس و هند به دلیل بسته بودن کانال سوئز، چهار ماه طول کشید، یکی از خاطره انگیزترین سفرهای من به شمار می آید. البته من تجربه دیگری هم از دریا دارم و آن مربوط می شودبه فیلمی که پس از انقلاب به طریقه 16 میلی متری ساختم ؛(( آلفا هنوز زنده است)). - فیلمی که سوژه اصلی­اش درباره سیستمهای جاسوسی زیر آب بود و بیشتر آن در جزایر و دریای جنوب ایران فیلم­برداری شد. - دریا را چگونه معنا می­کنید؟ جهان دریا یک جهان بسیار شگرف است و به هیچ زبانی نمی­شود آن را توصیف کرد مگر اینکه شما24 ساعت را در آن بگذارید. موجهای حاصل از طوفان که گاه به بزرگی یک ساختمان چند طبقه است، بسیار خوفناک است و البته در کنار این موضوع بازی رنگها و آرامش دریا هم هست. من به این مسئله بارها فکر کرده­ام که در ادبیات آنگونه که شایسته است، علی رغم داشتن همیشه کتاب می­خواند، حتی همین حالا هم توی کیفش یک کتاب جدید هست. در دفتر کارش با هم گپ می­زنیم. مردی 54 ساله، متولد خرم­آباد، مسافر بروجرد و بزرگ شده تهران. صحبتهایش مثل گوش فیل، صدای موج دریا را به یاد می­آورد. فیروز زنوزی جلالی را بیشتر به عنوان یک نویسنده فعال می­شناسند، اما این بار برای موضوع دیگری به سراغش رفته­ایم. برای روزهایی که او بر سینه پولادین کشتیهای غول­پیکر می­ایستاد و دست را سایبان چشمها کرده و غروب سرخ خورشید را هر بار در نقطه­ای از این کره خاکی نظاره می­کرد. زنوزی جلالی از کشتی و دریا برایمان می­گوید، بخوانید: این مرزهای دریایی هنوز داستان جدی دریایی نداریم که از این دنیای شگفت سخن بگوید. - مصارف کشتیها در دوران مختلف چه تغییری کرده است؟ روزگاری انسان برای رفع مایحتاج خود از قایقهای کوچک استفاده می­کرد. پس از مدتی این قایقها پر تعداد شدند و مورد استفاده چندین خانوار قرار گرفتند و این سیر منجر به ساخت سازههایی بزرگ شد که برای استفاده و دفاع جمع وسیع­تری طراحی شده بود. کم کم این کشتیها به تجهیزات نظامی و باربری مجهز شدند و سیستم حرکتی آنها از پارو و بادبان به موتور تبدیل شد. امروز هم­زمان با پیشرفت صنایع مختلف، کشتی سازی هم دچار تغییر و تحولات اساسی شده است. باید توجه داشته باشیم که سه چهارم زمین را آب فرا گرفته است و به طور طبیعی عمده­ای از نقل و انتقالات از این طریق صورت می­گیرد. امروز ناوهای ضد اتمی و جنگهای الکترونیک را شاهد هستیم که دانش و فنون قوی را می­طلبند. شما در این عصر نمی­توانید به عنوان یک سرباز صفر در این محیط کار کنید. دانش و مهارت و تحصیلات تخصصی از لازمههای ورود به سیستمهای دریانوردی است. - از خاطرات یک افسر نیروی دریایی برایمان بگویید. خاطرات من فقط در همان سفر به ایتالیا به اندازه یک رمان، جزئیاتی شنیدنی دارد. دریا خستگیهای خودش را دارد و البته موج گرفتگی؛ حالتی که شما را از خوردن و آشامیدن میاندازد مدام حالت تهوع دارید. خاطره­ای در این­باره به یاد دارم که مربوط به آشپز کشتی می­شود. ما او را به شوخی ((موج­سنج)) می­خواندیم. همانطور که می­دانید یک سفر باید با در نظر گرفتن شرایط جوی صورت بگیرد که این سنجش ها از طریق ابزار خاصی صورت می­گیرد، البته درباره طوفان شما علائمی را دارید که از چند ساعت پیش تر ظاهر می­شوند. این آشپز ما هم که پست کلیدی داشت، مثل یک دستگاه از ساعاتی قبل از طوفان دریازده می­شد و مثل یک بیمار در کابینش بستری می­شد تا طوفان عبور کند. البته خاطرات شنیدنی هم هست. ما در زمانهای مشخصی صید آزاد داشتیم که با وجود پر بودن انبارها شکار می­کردیم. تنوع و گوناگونی ماهیها برای ما جالب بود. گاهی دلمان می­گرفت و روی پاشنه ناو (انتهای ناو) می­نشستیم و بچهها سوت می­زدند. دلفینها در اقیانوس با شنیدن صدای سوت به دنبال ما حرکت می­کردند و تعدادشان آنقدر زیاد می­شد که شما به یاد

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 02صفحه 18