فروردین پارسا
ماجراهای آقای فلسفه
داستان دو نامه!
در شمارة قبل گفته شده که آقای فلسفه حتی با راه حل نیچه هم نتوانست خانم خود را آنگونه که دوست داشت
با خود همراه کند و چون اوضاع زندگی و اخلاق خانمش هر روز بدتر میشد و زندگی آنگونه که تصور میکرد به او
کام نمیداد. تصمیم گرفت از حوزةفلسفه محض بیرون بیاید و به حوزةفلسفههای مضاف وارد شود و با استمداد
از فلسفةروانشناسی و استفاده از آراة روانشناسان مشکل خود را بهبود بخشد ناگفته نگذاریم که آقای فلسفه
علاقهای هم به این حوزههای فلسفه داشت و قبلاً مطالعاتی در آرای صاحب نظران آنها کرده بود. القصه بعد از
کلی مطالعه و بررسی و فحص بلیغ و زیر و رو کردن آثار روانشاسان رفتار کرد و گفتار کرد و سرانجام تصمیم گرفت
برای عذر خواهی از همسرش نامهای به او بنویسد و شرح دهد که دقتهای عمیق فلسفی .
باعث ماجراهای شب عروسی و جشن شده و او بی تقصیر است. خلاصه اینکه
عمدی در کار نبوده است.
این تصمیم را داشته باشید تا برویم سر وقت قصة دیگری که مربوط به
دعوای آقای فلسفه با مدیر گروه مربوطه در دانشگاه بود و مدیر مربوط به
آن بخش مربوطه، تهدید کرده بود که آقای فلسفه چنانچه در ظاهر خود
تغییر ندهد و چند تا چیز دیگر، او را از کار اخراج خواهد کرد و آقای فلسفه
هم در صد بود استعفای خود را پیشاپیش بفرستد تا هم مشت محکمی به
دهان مدیر مربوطه بزند و هم جایگاه خود را حفظ کند.
باری! آقای فلسفه در یک شب هر دو نامه (نامة عذرخواهی به همسر و نامة
استعفا) را وقتی فرصت پیدا کرد نوشت تا صبح فردا یکی
را موقع خروج روی پیشخوان جلوی آینه بگذارد برای
همسرش و دیگری را بکوبد روی میز مدیر مربوط به آن
بخش مربوطه در دانشگاه. متن هر دو نامه را که خیلی کوتاه
و ادیبانه و فیلسوفانه نوشته شده. ما از طریق خاصی به
دست اوردیم که در ادامه میخوانید:
فقط میماند ذکر این نکته که صبح روز بعد اقای فلسفه به
خاطر عجلهای که داشت، نامةاستعفای تند خود را اشتباهاً روی
پیشخوان جلوی آینه برای همسرش گذاشت و نامةدوم را روی میز مدیر
بخش مربوطه در دانشگاه. شما وقتی متن دو نامه را بخوانید باقی ماجرا را خود به
خود خواهید فهمید و نیازی به توضیح بیشتر نخواهد بود!
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 117صفحه 20