خدایا سوی یکرنگی ببر
آیینه هامان را
بسوزان آرزوهای نهان
در سینههامان را
به خاکستر بدل کن
کینههامان را خدایا سرد بودم
شعله شعله
عشق بی پایان فرستادی
خدایا تشنه بودم
چشمۀ ایمان فرستادی
خدایا دور بودم از تو تا
پلکی زدی
قرآن فرستادی
خودم را در غبار عادت هر روزه گم کردم
مرا تا وسعت آیینههای نور جاری کن
مرا با آیههای سبز قرآنت
بهاری کن
به آیاتت قسم
از هر چه غیر از نام تو سیرم
خدایا عطر قرآن را مگیر از من
که میمیرم
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 117صفحه 9