مجله نوجوان 156 صفحه 10
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 156 صفحه 10

محسن وطنی او که می آید..... آمد مثل پدر وقتی غروبها از سر کار به خانه بر می­گردد و حوض بی­حوصلگی عصر را از آب تازه و ماهی قرمز پر می­کند. مثل پدر وقتی خستگی را بیرون در از شانه­هایش می­تکاند و کودکانش را بر شانه سوار می­کند. مثل پدر وقتی از راه می­رسد و چراغ خانه روشن می­شود و تو لبخند می­زنی. امّا نه! آمدن او انگار طور دیگری بود.... آمد مثل خورشید وقتی چادر سیاه شب را پاره می­کند تا صبح را ببیند. مثل خورشید وقتی لباس سیاه تاریکی را آتش می­زند تا امروز ما را فردا کند. مثل خورشید که می­آید و برفهای یخ زده را به سیلابی خروشان بدل می­کند و جهان از نگاه مهربانش گرم می­شود. مثل خورشید وقتی می­آید و چشم جهان از دیدنش روشن می­شود. امّا نه! آمدن او انگار طور دیگری بود...

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 156صفحه 10