مجله نوجوان 204 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 204 صفحه 9

پیغام پنجم: آقای دکتر! من هم همین طور. وقتی بنده سر نوبتی که گرفتم حاضر نمی­شوم یعنی دوست ندارم بیایم. چرا شما گیر می­دهید؟! خجالت بکشید یک ذرّه! پیغام ششم: آقای دکتر! مگر تو چی حالیت است که حقّ ویزیتت را گران کردی؟! چه خبر است این­قدر حریص هستی شما؟! اینقدر مریض بدبخت را سر کیسه نکنید. آقا جان یک مدرک دکتری از دانشگاه شاسخول آباد گرفتی فکر کردی خیلی چیز می­دانی که ویزیت گران می­کنی؟! داداش دیگر منزل ما زنگ نزنید که هیچی هم حالی­تان نبود و حالم بدتر شد. بقّالی باز کردند... پیغام هشتم: جناب دکتر از شما بعید است اجارۀ منزلتان عقب بیفتد! حالا کارگر و کارمند این مملکت را بگویی یک چیزی ولی شما که دکتر هستی ماشاالله زشت است به خدا، زشت است! پیغام دهم: آقای دکتر! بنده نظافت هستم. آمدم مطب را تمیز کردم و هر چی منتظر شدم مثل همیشه مریض و اینها نداشتید. من هم در را قفل کردم آمدم خانه. شما هم وقتتان را آنجا تلف نکنید، هیچ کس نه زنگ زد و نه آمد نوبت بگیرد. گاز مطب را هم قطع کردند و شوفاژ نداریم، سرما می­خورید. تشریف ببرید منزل، زیر لحاف گرم بخوابید. پیغام دوازدهم: ننه من آمدم پنج هزار تومان پول دادم اینجا، دوا و درمانت هم اصلاً فایده نداشت. شما که چیزی حالیت نیست ننه. فردا صبح می­آیم پولم را پس بگیرم می­خوام بروم عطّاری! پیغام هفتم: سلام آقای دکتر. من لی لی هستم. نوۀ عمۀ همسایۀ دختر خالۀ خانمتان. عرضم به خدمتتان که یک مدّتی است که پوستم کهیر می­زند، بعد در قوزک پایم مو در آورده است! می­خواستم ببینم چه مرضی است. شما کی تشریف می­آورید خانۀ دختر خالۀ خانمتان تا من بیایم یک نگاهی به پایم بیندازید؟ زنده باشید آقای دکتر.آدم فامیل! دکتر داشته باشد به درد یک همچین روزهایی می­خورد دیگر. پیغام نهم: آقای دکتر! امشب شام منزل عموجان دعوت هستید. قربان دستتان سر راه ابزار و وسایل معاینه­تان را هم بردارید و بیاورید این بر و بچّه­ها یک کم کسالت دارند، ببینید مشکلشان چی است؟ می­خواستند بروند متخصص معاینۀ­شان کند ها... گفتم: بی­خیال! چرا بیخودی پولتان را هدر بدهید؟ ما دکتر داریم در فامیلمان! پیغام یازدهم: آقای دکتر فلانی؟! آقا آمدند کت و شلوار قسطی برداشتند شمارۀ اینجا را دادند. قسط کت و شلوارشان هم عقب افتاده است. الان بنده کارت ویزیت را نگاه می­کنم زیر شماره زدند آقای دکتر! مگر دکتر هم آره و اینها؟! آقا اصلاً درست شماره دادند یا سر کار گذاشتند ما را که بروم پیدایش کنم و حالش را بگیرم؟!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 204صفحه 9