فاطمه سالاروند
دریای عزیز
نوجوانانی که میخواهند شاعر شوند، بخوانند
باغهای کاغذی
کلاس پنجم دبستان که بودم، نامهای
برای برادر بزرگترم که سرباز بود،
نوشتم. در پایان آن نامه چند خطی به
اسم شعر نوشته بودم. جواب نامه که
رسید، شوق و ذوق من برای سرودن
شعر و در واقع تمرین نوشتن چند برابر
شد. آخر برادرم کلّی تشویقم کرده بود
و از من خواسته بود ذوق و استعدادم
را جدی بگیرم و از خواندن و نوشتن
غافل نشوم.
راستش ما در یک شهرستان کوچک
و کم امکانات زندگی میکردیم امّا
برادران بزرگترم که اهل مطالعه بودند
و به شهرهای بزرگتری مثل تهران رفتوآمد داشتند، منابع تغذیۀ فرهنگی مرا
کم و بیش تأمین میکردند. به هر حال
سالها گذشت و کم کم با فضاهای ادبی
و شاعران هم سن و سال خودم و نیز با
شاعران به نام و مطرح که قبلاً از طریق
شعرهایشان آنها را میشناختم، بیشتر
آشنا شدم و به مرور شعر جدّیترین
موضوع زندگی من شد.
امروز که نزدیک به 30 سال از
نوشتن آن نامه میگذرد، به جرأت
میتوانم بگویم تشویق و ترغیب
اطرافیان در ایجاد انگیزه و اشتیاق و
روی آوردن به نوشتن و سرودن یا هر
هنر دیگری، بسیار تأثیرگذار است و باز
به جرأت میگویم این، مرحلۀ نخست
کار است. شاید مهمتر از آن میزان
پشتکار و تلاش مشخص افراد است
که نقشی تعیین کننده و جهت دهنده به
علاقهمندیها و ذوق آنها دارد.
امروز تقریباً در هر شهرستان کوچک
و بزرگی کانونهای ادبی و مراکز فرهنگی
فعالی وجود دارد که در شکلگیری
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 204صفحه 14