لذّت عشق
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

لذّت عشق

لذت عشق

لذّت عشق

  • لذّت عشق تو را، جز عاشق محزون نداند
  • رنج لذّتبخش هجران را بجُز مجنون نداند
  • تا نگشتی‌ کوهکن، شیرینی‌ هجران ندانی‌
  • ناز پرورده، رهاورد دل پُرخون نداند
  • خسرو از شیرین، نیابد رنگ و بویی‌
  • تا چو فرهاد از درونیش رنگ و بو بیرون نداند
  • یوسفی‌ باید که در دام زلیخا دل نبازد
  • ورنه خورشید و کواکب در برش مفتون نداند
  • غرق دریا، جز خروش موج بی‌پایان نبیند
  • بادیه پیمای‌ عشقت، ساحل و هامون نداند
  • جلوه‌ی‌ دلدار را آغاز و انجامی‌ نباشد[1]
  • عِشق بی‌پایان ما جز آن چرا و چون نداند