یاد دوست
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

یاد دوست

یاد دوست

یاد دوست

  • یاد روزی‌ که به عشق تو گرفتار شُدم
  • از سر خویش گُذر کرده، سُوی‌ یار شُدم[1]
  • آرزوی‌ خم گیسوی‌ تو، خم کرد قدم[2]
  • باز انگشتْ نمایِ‌ سر بازار شُدم
  • طُرفه‌‌ روزی‌ که شبش با تو به پایان بُردم
  • از پی‌ حسرت آن مونس خمّار شُدم
  • با که گویم: که دل از دوری‌ جانان چه کشید؟
  • طاقت از دست بُرون شد که چنین زار شُدم
  • یار در میکده، باید سُخن دوست شنید
  • طوطی‌ باغ، چه داند، برِ دلدار شُدم؟
  • آن طرب را که ز بیماری‌‌ چشمت دیدم
  • فارغ از کوْن و مکان گشتم و بیمار شُدم