مجله نوجوان 31 صفحه 34
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 31 صفحه 34

تلفن شروع اشتراک از شماره تا شماره امضا نوجوانان دوست آسمانی ها مهدی آذریزدی بزرگواری در کودکی روزی در مساله ای تفاوت سلیقه باعث شد که ملال خاطری پیدا شود و حسنین ساکت و آرام از هم جدا شدند. محمد حنیفه برادر کوچکترشان - که مادرش خوله از قبیله بنی حنیفه بود- موضوع را دریافت و برای رفع ملالت نزد امام حسین آمد و گفت : «در آن مساله رای ما هر دو یکی است و فقط کلمات با هم تفاوت دارد. اجازه می خواهم خواهش کنم تا شما که خردسال ترید برخیزید ، با هم نزد حسن برویم و موضوع را پایان دهیم و روی یکدیگر را ببوسید.» امام حسین فرمود : «ای برادر خواهش تو بجا و خوب است اما من از جد بزرگوارم شنیدم که وقتی دو تن می خواهند با هم آشتی کنند ، آن که در این کار پیشقدم شود در قیامت زودتر به بهشت می رود و من راضی نیستم که پیش از برادر بزرگم قدم در بهشت گذارم.» محمد حنیفه برخاست و گفت : «حق است!» نزد امام حسن رفت و حدیث امام حسین را با او گفت. امام حسن فرمود : «برادرم راست گفته است.» پس برخاست و با او نزد امام حسین آمد و یکدیگر را در کنار گرفتند و آن مساله مرتفع شد. نکته سنجی جمعی از سخن دانان عرب ، مهمان امام حسن علیه السلام بودند. یکی از ایشان بعد از صرف غذا گفت : «برای من بهترین نوشیدنی ها را بیاورید!» امام فرمود : «چه شربتی می خواهی؟» گفت : «آن شربتی که اگر نایاب باشد از همه چیز گرانبهاتر می نماید و اگر دستیاب باشد از همه بی ارزش تر جلوه می کند.» امام به خادمان فرمود : «برایش آب بیاورید!» و همه خندیدند.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 31صفحه 34