شعر
بیومک ملکی
نه مثل دیگران
کنار یک درخت کاج
نشسته در پیاده رو
کسی که مثل دیگران تمیز و شسته رفته نیست
کسی که رازهای زندگانیاش
نگفتنی است
کسی که خنده از لبش جدا نمی شود
کسی که موی او شبیه برگهای کاج
سوزنی است
نشسته در کنار این پیاد رو
کسی که از نگاه عاقلان، فرار کرده است
کسی که از زمین و از زمان
فرار کرده است
کسی که در میان کوچهها به او
همیشه سنگ می زنند
و او- درست مثل بچّهها- «کیوکیو» کنان
به دشمنان خود جواب می دهد
اگر چه سنگ واقعی است
اگر چه یادگاریاش همیشه ماندنی است
ولی تفنگ او همیشه بی فشنگ
همیشه بی صداست
و پشت او، همیشة خدا، فقط خداست
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 113صفحه 34