گزارش
برخیز ای علمدار ... امیر قمیشی
«آندرانیک» به صف طولانی مقابل حسینیه خیره شده است. او در
میان آنان با خیلیها آشناست. شایداین اولین باری است. که آندرانیک
در جایی به غیر از کلیسا و در روزی به جز عید پاک، تعداد زیادی از
هم کیشان خود را در یک جا و با هم میبیند. بوی اسپند همه جا ار پر
کرده است. صدای طبل و زنجیر از هرطرف به گوش میرسد. مداح
نوجوانی زمرمه میکند : «برخیز ای علمدار، بار دگر علم زن...» و نوشته
سپیدی برروی کتیبهای سبز خبرتازهای دارد: «اقلیتهای مذهبی در
روز تاسوعا میهمان این حسینیه هستند»
اینجا حسینیه ثارالله (علیه السلام) در میدان هفت تیر تهران است.
تکیهای نسبتاً قدیمی که سالهاست در روز تاسوعا، میزبان زرتشتیان،
کلیمیان و مسیحیان است. شاید در نگاه اول کمی عجیب به نظر برسد
که پیروان سایر ادیان الهی نیز همچون مسلمانان و به طور خاص
شیعیان در روز نهم ماه محرم میهمان حضرت ابوالفضل عباس (ع) باشند
اما وقتی به جمع آنان میروی و اشتیاق وصف ناپذیرشان را در این
میهمانی باشکوه میبینی، با تمام وجود ایمان میآوری که حکایت
عشق به حسین (ع) و یارانش پرآوازه تر از آنچه که گمان میکنیم و
اعجازانگیزتر از آنچه که دیدهایم، میدرخشد.
آقای «عبدالله اقبالی» یکی از دستاندرکاران حسینه ثارالله که مدیریت
برنامههای این تکیه را برعهده دارد، میگوید: «این منطقه از شهر
تهران یکی از مناطق اصلی سکونت اقلیتهای دینی و به ویژه ارامنه است.
شاید به همین خاطر از روزهای اول برپایی این حسینیه در سال 1359،
تعداد زیادی از مراجعان به حسینیه را همسایگان مسیحی و کلیمی و
زرتشتی منطقه تشکیل میدادند که یا نذورات خود را وقف حسینیه
میکردند و یا اینکه متقاضی بریدهای از پرچمها و یا ظرفی غذا به عنوان
تبرک بودند. اشتیاق وصفناپذیر این تعداد از همسایگان حسینیه سبب
شد تا ما در فکر تدارک برنامهای ویژه برای این دسته از هموطنان خود
باشیم تا ضمن سهیم کردن آنها در ارادت به مولایمان حسین (ع) به
نحوی از زحماتی که در طول دهه عاشورا و به واسطه همسایگی برآنان
وارد میکنیم تجلیلی کرده باشیم.»
میپرسم : «برخورد آنها پس از اطلاع از برنامه ویژه این هیأت
برای اقلیتهای غیرمسلمان چگونه بود؟» حاج آقا اقبالی پاسخ
میدهد: «استقبال این دسته از هموطنان ما از این برنامه، هر سال بیشتر
از سال گذشته است و شاید یکی از مهمترین دلایلش نیز چیزی نباشد
جز اینکه کمتر کسی در میان میهمانان این برنامه وجود دارد که به
قول ما دست خالی از مجلس امام حسین (ع) خارج شده باشد و مورد
لطف این خاندان کریم قرارنگرفته باشد».
بالاخره هرچه باشد، حسین (ع) که فقط متعلق به مانیست؛ وقتی گاندی رهبر
و قهرمان نام آور هند از حضرت ابا عبدالله (ع) به عنوان مهمترین الگوی
خود یاد میکند و این در حالی است که او نیز پیرو دین دیگری جز
اسلام است، بدون شک جای تعجبی نیست؛ در کشوری که مردمانش
شهره به عشق خاندان علی (ع) شدهاند، حتی پیروان ادیان دیگری جز
اسلام نیز شیفته آخرین رسول خدا و اهل بیت عزیزشان باشند.» آقای
اقبالی سپس ادامه میدهند: « گاهی وقتها که خاطرات گذشتهام را روز
تاسوعای سالهای قبل و درمیان این میهمانان خاص حسینیه به یاد
میآورم، احساس میکنم که آنها در میان رفتار وکلامشان درسهای
زیادی برای آموختن به ماداشتند. به طورمثال چند سال پیش، یک
خانم مسیحی از ما گله میکرد که چرا خورش را بر روی برنج میریزیم.
وقتی که با تعجب علت این گلایه عجیب را پرسیدم، برایمان تعریف
کرد که در خانواده آنها رسم شده است که هرسال وقتی غذای روز
تاسوعا را از حسینیه میگیرند، مقدار کمی از آن را مصرف و سپس
خورش را از برنج با زحمت جدا میکنند تا بتوانند آن را در فریزر نگه
دارند که اگر کسی در میان اعضای آن خانواده در طول سال به بیماری
مبتلا شد، از خورش غذای تاسوعا به نیت تبرک، کمی مصرف
کند تا به حرمت نام مبارک امام حسین (ع) حالش بهتر شود.» هنوز
صحبتهای آقای اقبالی تمام نشده که صدای نوحه مداح نوجوان،
دوباره به گوش میرسد: « برخیز ای علمدار، بار دگر علم زن.. .» و من
با خودم فکر میکنم که کاش میشد عباس علمدار از جا بر میخاست
و میدید که اگر روزی امت خود پیامبر، آب را بر نوادگان بزرگوارش
بستند و به ناحق خون آنان را برزمین کربلا ریختند، امروز پیروان سایر
ادیان الهی هم به عظمت و بزرگی امام حسین (ع) متوسل میشوند.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 08صفحه 4